تنهایی

#تنهایی...📷📸
شادمانی و امید را
چگونه باور بدارم؟
بدان هنگام که هنوز جهان را
از جهالت آدمی
رنجور و آشفته می بینم
و در ژرفای جانم
وحشتی ناشناخته
حضوری همیشه دارد؟
چگونه
آه چگونه دلشادمانگی کنم
بی که نوازش دستانی را
کودکانه بهانه ی بازی کرده باشم
و بی که در مهربانی های نگاهی
هر چند کوتاه و اندک
احساس امنیت را
نوشداروی آشفتگی
و دردمندی های خویش نمایم؟
جهان
از جهالت آدمی
رنجور و آشفته است.
با لبخندی تلخ
بر گره ابروان خمود خویش
انگشت می فشارم،
و از نادانی و حیرت
آرام و بی صدا
گریه آغاز می کنم....
#ابراهیم_منصفی #رامی_جنوب
دیدگاه ها (۸)

#زمزمه_با‌هوا...من،،،این بیگانه ی ژولیده نیستمکه در آینه ئی ...

#شبانه ی سوم...بیهوده بود مهربانیهیهات!مثل دویدن در پی بادمث...

#تنها‌گریستن...به واحه ی زرد ذهن که رسیدیسراب را بپذیرصمیمان...

#روشنانه...من از کنام واقعهآواز می خوانمو از بیشه های اندوهس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط