عشق احباری

" عشق احباری"
p,27
.
.
.
منو انداخت روی تخت و اروم اروم نزدیکم شد ‌... قلبم داشت از سینم درمیومد .. اینقدر بلند میکوبید که حتی نمیتونستم نفس بکشم ‌... نفسای داغش روی صورتم می‌خورد....
کوک : ( خنده ) چرا این قدر ضربان قلبت رفت بالا جوجه
ازم فاصله گرفت ...هنوز داشت میخندید( چیه انتظار داشتین بگم همو کردن 😂)
ا/ت : کوفت
کوک : قیافت عالی شده بودد.( خنده )
ا/ت : ببند ... حالا میشه بریم بار ؟
کوک : نوچ کار دارم
ا/ت : لطفاا
کوک : نه اصلا
ا/ت : تولوخدا ( کیوتتت)
کوک : هعی باشه حالا ساعت چند میخای بریم ؟
ا/ت : ۸
کوک : باشه
ا/ت : مرسی مرسی مرسی
این قدر ذوق زده شدم که رفتم لپشو بدس کردم و محکم بغلش کردم ....بعد از ۳۰ ثانیه تازه به خودم اومدم و از بغلش اومدم بیرون ‌...
ا/ت : امم خب من دیگه برم
کوک : ( تعجب ) باش....
هنوز حرف جونگ کوک کامل نشده بود ا/ت رفت بیرونو درو بست...
.
تو ذهن ا/ت *
واییییی دخترررر خرر ... دیووننننتتته شدییییبببب تو اخههههه .. چرا لپشو بوسسسسسسس کردی خوووووو....
تو بالش جیغ میکشیدم واییی خدااا
.
.
ویو کوک *
هنوز حرفم کامل نشده بود که ا/ت درو بست... ضربان قلبم تنگ تنگ شد ... دستمو گذاشتم روی گونم .‌. چرا بوسم کرد ؟.... چه بلایی سر اون مافیای سنگدلی اومده که هر روز آدم میکشه و حتی به التماساشونم اهیمت نمیده ؟ ... یعنی عاشق شده ؟؟... نه نه نباید عاشق ا/ت بشه ...
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به تهیونگ ..
مکالمه *
ته : هی سلام پسر خوبی؟
.
کوک : سلام .. مرسی تو خوبی؟
.
ته : آره عالیم کاری داشتی ؟
.
کوک : چجوری بفهمیم عاشق کسی شدیم یا نه ؟
.
ته : جانمم .. کوک تو... تو .. عاشق شدی ؟
.
کوک : وایی ته نمیدونم تاحالا ی همچین حسی نداشتم نمیدونم ‌‌....حالا چجوری بفهمم عاشق شدم یا نه ..
ته : واییی خب ببین من عاشق جولیا شدم و هر وقت میبینمش قلبم تند تند میزنه و دوست دارم برم کلی بوسش..
.
حرفش تموم نشده بود که کوک گفت
.
کوک : ولش کن ولش کن کاری نداری
.
ته : باورم نمیشه سنگدل ترین مافیای کره عاشق شدههه( کلمه ی آخرشو داد زد )..
.
کوک : باشه باشه خدافظ
.
.
پایان مکالمه *

.
.

اینم پارت ۲۷ 😊💗.
دیدگاه ها (۶)

"عشق اجباری" p,28....ویو شب ساعت ۶ و نیم*رفتم ی دوش ۳۰ میت گ...

لباس ۱ = ا/ت لباس ۲ = جولیا

۱۰۰ تایمون مبارکک😭💕

"عشق اجباری " P,26...ا/ت : ع وااوای خدا این قدر حواسم پرت جو...

"سرنوشت "P,16...رفتیم و لبایامونو پوشیدم ... رفتیم پایین پیش...

پارت ۷۵ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط