رویای بزرگ

رویای بزرگ
#part79

بالاخره رسیدیم...

باران: این سوک میشه از من و کوک عکس بگیری

این سوک: براچی میخوای🤓

باران: وااا مگه دیشب تعریف نکردم چیشده

این سوک: خب چ ربطی داره

باران: میخوام عکس بزارم پیجم...

این سوک: اهاا اوک

خب وایسین

...

این سوک: یاااا این چ وضعشه هر کی این عکسو ببینه فک میکنه دو تا غریبه این که کنار هم واستادین

بیاین اینجا تا بهتون بگم چجوری باید عکس گرفتتت

(ویو باران)
خدا نکشت پریا با این نظر دادنت این چ وضعشه اخه
انقد صورتامون به هم نزدیکه که گرمی نفسو حس میکنم🤦🏻‍♀️😐

باران: تموم شدد!

این سوک : بله بله تموم شد
بیاین ببینید خوبه؟
(اسلاید دوم عکسشونه😅
با اینکه زیاد شبیشون نی ولی دیگه...)

باران:مرسی

این سوک: میشه از من و تهیونگم بگیری

باران: باشه
اماده این
یک
دو
سه
خب تموم

این سوک: مرسی خیلی خوب شد
( این عکس اسلاید سوم😅)

رستا: وایی بچها بیاین اینجا
واووو چقد اینجا قشنگههه
دیدگاه ها (۰)

رویای بزرگ#part80بالاخره شب شده بود و همه خسته و کوفته برگشت...

رویای بزرگ#part78تهیونگ رو به بچها گفت:خب نظرتون چیه بریم بی...

رویای بزرگ#part77وارد خونه شدناین سوک: باران گریه کردی! جونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط