پارت
پارت ۲۳
مدرسه مافیایی
تهیونگ در رو باز میکنه و با لورا که قش کرد بود مواجه میشه بد سریع میده ع سمتش لنی و بقیه هم همینطور
تهیونگ لورا بیدار شو
لنی وای نه دستش خون اومد (خیلی نگران )
تهیونگ چرا
لنی لورا به به خون فوبیا داره
تهیونگ تو از کجا میدونی
فلش بک
بد از خرید برای اردو
لنی لورا بیا بریم دارو خونه
لورا برای چی
لنی دستم داره اون میاد
که یهو لورا قش میکنه
لنی لورا حالت خوب
لورا باهاش سست میشه و داشت می افتاد که لنی گرفتتش
لنی لورا چی شد تا گفتم خون رنگ عوض کردی
لوراچ...چون..ب...ب...خ...خون......فوبیا....دارم
لنی حالا بیا این شکلات رو بخور
بد از خوردن شکلات
لنی حالا خون میبینی چی میشه
لورا اگه برای دیگران باشه فشارم میفته یا قش میکنم ولی وگه روی بدن خودم باشه در حا قش میکنم
لنی حالا الان حالت چطور
لورا خوب بریم
*پایان فلش بک *
لنی خودش گفته بود حالا الان چیکار کنیم (نگران)
که تهیونگ لورا بیراید استایل بغل میکنه و میره
کوک لنی تو ام پاشو
ویو لورا
بد از این که سویون چند تا خط روی دست گذاشت تا خون رو دیدم قش کردم بد احساس کردم بکی منو بغل کرد چشمام رو باز کردم دیدم تهیونگِ
لورا ت....تهیونگ
تهیونگ جانم
لورا ک..کمکم....کن
تهیونگ چی شد
لورا م....من.....دوست.....دارم ( که یهو بغضش ترکید )
تهیونگ گریه نکن پیشی کوچولو منم دوست دارم
نکته اینا داشت هم راه میرفتن و این اتفاق ها افتاده
لورا چی
تهیونگ منم دوست دارم
لورا واقعاً
تهیونگ اره
لنی هی کوک دیدی گفتم
کوک اره
لورا چقد دیگه میرسیم
تهیونگ کم مونده
بد از ۱۰ مین رسیدن
تهیونگ لورا میزار روی تخت و پرستار رو صدا میکنه
کوک تهیونگ تو اینجا باش ما میریم بگیم که لورا پیدا شد
تهیونگ اکی
ویو تهیونگ
رفتم پرستار رو صدا کنم که دیدم لورا خوابش برده مثل فرشته ها خوابیده بود دیدم یه صدا هایی از بیرون میاد رفتم بیبنم کیه که دیدم
#فیک #رمان #تهیونگ #جونگکوک #لنی #لورا #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیکشن
مدرسه مافیایی
تهیونگ در رو باز میکنه و با لورا که قش کرد بود مواجه میشه بد سریع میده ع سمتش لنی و بقیه هم همینطور
تهیونگ لورا بیدار شو
لنی وای نه دستش خون اومد (خیلی نگران )
تهیونگ چرا
لنی لورا به به خون فوبیا داره
تهیونگ تو از کجا میدونی
فلش بک
بد از خرید برای اردو
لنی لورا بیا بریم دارو خونه
لورا برای چی
لنی دستم داره اون میاد
که یهو لورا قش میکنه
لنی لورا حالت خوب
لورا باهاش سست میشه و داشت می افتاد که لنی گرفتتش
لنی لورا چی شد تا گفتم خون رنگ عوض کردی
لوراچ...چون..ب...ب...خ...خون......فوبیا....دارم
لنی حالا بیا این شکلات رو بخور
بد از خوردن شکلات
لنی حالا خون میبینی چی میشه
لورا اگه برای دیگران باشه فشارم میفته یا قش میکنم ولی وگه روی بدن خودم باشه در حا قش میکنم
لنی حالا الان حالت چطور
لورا خوب بریم
*پایان فلش بک *
لنی خودش گفته بود حالا الان چیکار کنیم (نگران)
که تهیونگ لورا بیراید استایل بغل میکنه و میره
کوک لنی تو ام پاشو
ویو لورا
بد از این که سویون چند تا خط روی دست گذاشت تا خون رو دیدم قش کردم بد احساس کردم بکی منو بغل کرد چشمام رو باز کردم دیدم تهیونگِ
لورا ت....تهیونگ
تهیونگ جانم
لورا ک..کمکم....کن
تهیونگ چی شد
لورا م....من.....دوست.....دارم ( که یهو بغضش ترکید )
تهیونگ گریه نکن پیشی کوچولو منم دوست دارم
نکته اینا داشت هم راه میرفتن و این اتفاق ها افتاده
لورا چی
تهیونگ منم دوست دارم
لورا واقعاً
تهیونگ اره
لنی هی کوک دیدی گفتم
کوک اره
لورا چقد دیگه میرسیم
تهیونگ کم مونده
بد از ۱۰ مین رسیدن
تهیونگ لورا میزار روی تخت و پرستار رو صدا میکنه
کوک تهیونگ تو اینجا باش ما میریم بگیم که لورا پیدا شد
تهیونگ اکی
ویو تهیونگ
رفتم پرستار رو صدا کنم که دیدم لورا خوابش برده مثل فرشته ها خوابیده بود دیدم یه صدا هایی از بیرون میاد رفتم بیبنم کیه که دیدم
#فیک #رمان #تهیونگ #جونگکوک #لنی #لورا #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیکشن
- ۹.۷k
- ۱۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط