مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم

مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفس‌های کسی هست که نیست...

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱)

اولین و آخرین باری که زیرِ بارون خوابیدمو یادمه...بارون بود،...

مادربزرگ می‌گفت :آدم بوی غذایی را بشنوددلش بخواهد و نداشته ب...

مرديست چهل و پنج ساله، آرام و موقرنگاهش پر است از حرفهای نگف...

داغ كردهگونه هايمامروزاز هر خياباني كه گذر كردمهمه فهميدندما...

بچها میدونم چند روزیه فعالیت نمیکنم و نخواهم کرد ببخشید برای...

جون عمر نفس وهمه چیزم بفدات عزیزدلمی دورت بکردم الهیدردهات ت...

از یادتو یک نفس دلم غافل نیستهرچند که جز حسرت وغم حاصلی نیست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط