هرزه خانه ارباب
#هرزه_خانه_ارباب
part: 13
ات: ارباب داشت لباسشو میپوشید ک بره
نگاه بهم کرد و لبخند رضایت بخشی زد
من زیاد بدنم مثل گایو کبود و زخم نشده بود چون ارباب با چیزی ک گایو میگفت فرق داشت و کاملا مهربون بود اما بلاخره پاهام درد میکرد و می سوخت اجوما اومد و همراه چندتا از خدمتکارا لباسمو تنم کردن و رفتین ب سالن و منو بردن تو اتاقم. گایو خاب بود رفتم بالا تخت و خابیدم گوشیمو نگاه کردم ساعت داشت 8 صبح میشد چشام. بستم و خابیدم...
و با جیغ گایو بالا سرم ساعت 12 بیدار شدم
(ویو گایو /فلش بک ب چند ساعت قبل )
گایو: از خاب بیدار شدم دیدم ات پتو رو روی خثدش کشیده لباش کبوده و لباسش عوض شده اهمیت ندادم رفتم سمت دسشویی
چند از این هرزه های شررر اومد جلوم تیکه انداخت
ی هرزه: هوی خوشگله جر خوردی زیر ارباب ن؟ جوننن عجب چیزیم هستی بیا ل. ز
گایو: گمشو مادر جنده برو یا عمت ل. ز کن مادر قهوه بچ
رفتم دسشویی من الان حدود ی هفتس از پریودم عقب افتاده دیگه داشتم نگران میشدم
ب اجوما گفتم بره ی بیبی چک از بیرون بگیره
و گرف رفتم تو دسشویی و استفاده کردم
(پایان فلش بک)
گایو: اتتتتتت.. اتتتتتت..... اتتتتتت
part: 13
ات: ارباب داشت لباسشو میپوشید ک بره
نگاه بهم کرد و لبخند رضایت بخشی زد
من زیاد بدنم مثل گایو کبود و زخم نشده بود چون ارباب با چیزی ک گایو میگفت فرق داشت و کاملا مهربون بود اما بلاخره پاهام درد میکرد و می سوخت اجوما اومد و همراه چندتا از خدمتکارا لباسمو تنم کردن و رفتین ب سالن و منو بردن تو اتاقم. گایو خاب بود رفتم بالا تخت و خابیدم گوشیمو نگاه کردم ساعت داشت 8 صبح میشد چشام. بستم و خابیدم...
و با جیغ گایو بالا سرم ساعت 12 بیدار شدم
(ویو گایو /فلش بک ب چند ساعت قبل )
گایو: از خاب بیدار شدم دیدم ات پتو رو روی خثدش کشیده لباش کبوده و لباسش عوض شده اهمیت ندادم رفتم سمت دسشویی
چند از این هرزه های شررر اومد جلوم تیکه انداخت
ی هرزه: هوی خوشگله جر خوردی زیر ارباب ن؟ جوننن عجب چیزیم هستی بیا ل. ز
گایو: گمشو مادر جنده برو یا عمت ل. ز کن مادر قهوه بچ
رفتم دسشویی من الان حدود ی هفتس از پریودم عقب افتاده دیگه داشتم نگران میشدم
ب اجوما گفتم بره ی بیبی چک از بیرون بگیره
و گرف رفتم تو دسشویی و استفاده کردم
(پایان فلش بک)
گایو: اتتتتتت.. اتتتتتت..... اتتتتتت
۹.۷k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.