Part4
Part4
عشق و درد
.
جیهوپ: من میرم بقیه رو صداکنم که بیان.
اعضا اومدن.
ویو نویسنده
هر کدوممون دستکش پوشیدیم.
ضربه اول رو جونگ کوک زد قدرتش شد:¥¢£$
ضربه دوم رو من زدم شد:¥¢£$
دوتامون مثل هم شد.
اعضا تعجب کرده بودن.
ما هم شکه شده بودیم.
وتصمیم گرفتیم.
کوک: حالا که شبیه هم بود. هرکی هر زمان که خواست از بوکس استفاده کنه.
ا.ت : قبوله.
.
پرش زمانی به فردا صبح
.
ویو جونگ کوک
از خواب بیدار شدم فکر کردم ا.ت بیدار شد ولی هنوز خواب بود و باید ۳۰ دقیقه دیگه میرفتیم کمپانی.
رفتم در اتاقشو زدم بیدار نشد درو باز کردم رفتم بیدارش کنم.
جونگ کوک: ا.ت بیدار شو ۳۰ دقیقه دیگه باید کمپانی باشیم.
ا.ت: بلههههه بلهههه الان بیدار میشم.
کوک: باشه پس زود باش.
ویو ا.ت
آماده شدم رفتم پایین یه نون تست ورداشت خالی خوردم
ا.ت: بریم
کوک: مطمئنی نمیخوای صبحانه بخوری؟
ا.ت: نه همین خوبه.
کوک: پس بریم
رسیدیم کمپانی که.....
شرطا
۱۵کامنت
۷لایک
عشق و درد
.
جیهوپ: من میرم بقیه رو صداکنم که بیان.
اعضا اومدن.
ویو نویسنده
هر کدوممون دستکش پوشیدیم.
ضربه اول رو جونگ کوک زد قدرتش شد:¥¢£$
ضربه دوم رو من زدم شد:¥¢£$
دوتامون مثل هم شد.
اعضا تعجب کرده بودن.
ما هم شکه شده بودیم.
وتصمیم گرفتیم.
کوک: حالا که شبیه هم بود. هرکی هر زمان که خواست از بوکس استفاده کنه.
ا.ت : قبوله.
.
پرش زمانی به فردا صبح
.
ویو جونگ کوک
از خواب بیدار شدم فکر کردم ا.ت بیدار شد ولی هنوز خواب بود و باید ۳۰ دقیقه دیگه میرفتیم کمپانی.
رفتم در اتاقشو زدم بیدار نشد درو باز کردم رفتم بیدارش کنم.
جونگ کوک: ا.ت بیدار شو ۳۰ دقیقه دیگه باید کمپانی باشیم.
ا.ت: بلههههه بلهههه الان بیدار میشم.
کوک: باشه پس زود باش.
ویو ا.ت
آماده شدم رفتم پایین یه نون تست ورداشت خالی خوردم
ا.ت: بریم
کوک: مطمئنی نمیخوای صبحانه بخوری؟
ا.ت: نه همین خوبه.
کوک: پس بریم
رسیدیم کمپانی که.....
شرطا
۱۵کامنت
۷لایک
۶.۰k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.