چرا میخندی جدی

_چرا میخندی ( جدی )
+ه.هیچی
_هوم
یونا رو گذاشتم تو اتاق ا.ت و ا.ت هم رفت که بخوابه منم رفتم تو اتاقم یعنی من عاشق ا.ت شدم نه بابا اونم مثل همه یه هرزست ههه اره
پرش زمانی صبح
_بیدار شدم رفتم دستشویی داشتم میفرستم که یونا رو دیدیم
×امم عمو
_جانم
×ابجی مو ندیدی
_مگه تو اتاق نبود
×نه
_چیی پس کجاست خیلی خب یه لحظه‌ وایسا
یعنی چی میست فکر کنم رفته با بادیگار ها اهم اهم بره ههه اره رفتم تو اتاقش تا مطمئن بشم
دیدم افتاده زمین خندهههه دیشب افتاده زمین این دردش نگرفته ولی چرا یونا ندیدیتش بهتره دوربین ها رو چک کنم
رفتم دوربین ها رو چک کردم انگار چون یونا سمت چپ رو نگاه نکرده فکر کرده ا.ت نیست چقدر کوچولوعه
+امم صبح بخیر یونا رو ندیدین ارباب (خابالو )
_چرا تو حیاط داره بازی میکنه
+اها رفتم دست و صورتو شستم و رفتم تا به یونا سر بزنم ابجی یونا
×اجییی این خرگوش رو نگاه چقدر نازه( فکر کنم جانگ کوک و دیده )
+اره خیلی نازه بریم تو صبحونه بخوریم
×اره
+پس بزن بریم
داشتیم می رفتیم تو که یدفعه دیدم ارباب داره نگام میکنه اونم عصبی
_کوچولو من یه دقیقه با ابجیت کار دارم
×باشه
_دستشو گرفتم بردم اتاقم چرا فرار کردی هااااا ( داد)
+چ.چی میگین من فقط رفتم یونا رو از اتاق بیارم
_انقدر دروغ نگو
+به جون داداشم دروغ نمیگم
_حالا دوربین ها رو میبینم اگه دروغ کفته باشی نه تو زنده ای نه ابجیت
+ب.باشه
_شب هم بیا کارت دارم
+چ.چ.شم
بغضم گرفته بود اخه من فرار نکرده
دیدگاه ها (۰)

_تفنگ رو نشونه گرفتم رو مغزش ]چ.چی کار میکنی مگه نبینی عشق ز...

_الان درد نداری ؟ +چرا خیلی دارم _باشه الان برات قرص و غذا م...

_سوهو کیه؟ +برادرم _اهابیا بریم بدوو +ولی خواهش میکنم حداقل ...

_اون دختر چقدر خوشگل بود باید بدوزمش اره باید عذابش بدم انقد...

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط