ویوکوک
ویوکوک
کوک: پس چی صبح دیدم معلوم نیس چیکار کردید
حیا: ن من هیچ کاری انجام ندادم خودش بغلم کرد من اگه یکیو دوست داشته باشم خودم بغلش میکنم ن اینکه منتظر بغل اون بمونم
کوک: یعنی دوسم داری؟
جیا: .....معلومه که ن( خنده
کوک: خودت گفتی بقلشمیکنی
جیا: ن تورو
ارع جون ننت دیگه بحثو ادامه ندادم
کوک: راستی ...
جیا: ها؟
کوک: من هنوز ازت ناراحتم که گفتی ازم میترسیو و بغل تهیونگ بودی
جیا: بابا گفتم که اون بغلم کر.....باشه بابا چیکار کنم؟
کوک: اولن که انقدر نگو بابا احساس مسعولیت میکنم دومن که بوس میخوام؟
جیا: چی گفتی
کوک: خیلی واصح تر اینکه با ک/یی برو
جیا: عمر دیگه نداری ؟
کوک: ن
جیا: خیلی پروعی
کوک: گفتی چیکار کنم منم جوابتو دادم
جیا: ن این
وقتی جیا گفت که چیکار کنم مغزمخوشگلمخراب شد و ی جواب خوب بش دادم
جیا: ن
کو: اوکی
متکارو ب دیوار و خودمو ب دیوار تکه دادم و پتورو انداختم رو پام و دست ب سینه سرمو مخالف جیا چرخوندم
جیا هم که سر جای خودش نشسته بود
جیا: مهم میس، قهر کن
کوک: پس چی صبح دیدم معلوم نیس چیکار کردید
حیا: ن من هیچ کاری انجام ندادم خودش بغلم کرد من اگه یکیو دوست داشته باشم خودم بغلش میکنم ن اینکه منتظر بغل اون بمونم
کوک: یعنی دوسم داری؟
جیا: .....معلومه که ن( خنده
کوک: خودت گفتی بقلشمیکنی
جیا: ن تورو
ارع جون ننت دیگه بحثو ادامه ندادم
کوک: راستی ...
جیا: ها؟
کوک: من هنوز ازت ناراحتم که گفتی ازم میترسیو و بغل تهیونگ بودی
جیا: بابا گفتم که اون بغلم کر.....باشه بابا چیکار کنم؟
کوک: اولن که انقدر نگو بابا احساس مسعولیت میکنم دومن که بوس میخوام؟
جیا: چی گفتی
کوک: خیلی واصح تر اینکه با ک/یی برو
جیا: عمر دیگه نداری ؟
کوک: ن
جیا: خیلی پروعی
کوک: گفتی چیکار کنم منم جوابتو دادم
جیا: ن این
وقتی جیا گفت که چیکار کنم مغزمخوشگلمخراب شد و ی جواب خوب بش دادم
جیا: ن
کو: اوکی
متکارو ب دیوار و خودمو ب دیوار تکه دادم و پتورو انداختم رو پام و دست ب سینه سرمو مخالف جیا چرخوندم
جیا هم که سر جای خودش نشسته بود
جیا: مهم میس، قهر کن
۱۷.۹k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.