پارت 9

پارت 9
همه اومدن و به تابلو نگاه کردن
دیدم چه یونگ با تردید به شوگا و جی هوپ نگاه میکنه
شوگا:چه یونگ چیزی شده
چه یونگ:چرا این دوتا روی این تابلو شبیه شمان
جی هوپ:چه یونگ.....چ....ته؟؟؟
چه یونگ:نکنه شما اینا باشین؟؟؟
شوگا:نن...نه...ما....چ...چرا باشیم
+پس چرا با لکنت حرف میزنین؟؟؟؟
جی هوپ:خوب اینطوری بهمون گفتی خودمم ترسیدم
چه یونگ:خیلی مشکوک میزنین
+راست میگه
جی هوپ:حالا هرچی
به تابلو نگاه کردیم
دیدم که چه یونگ دستشو گذاشته بود روی تابلو و از تابلو آب میچکید
شوگا:چرا از تابلو داره آب میاد....اینکه همین الان خشک بود😐
+آخه احمقا یادتون رفت؟؟؟
شوگا:آره درسته چه یونگ قدرت آب داره و هنوز یاد نگرفتیم با قدرتامون کار کنیم
+آفرین کفش بو گندو
شوگا:ممنون دمپایی وصله ای😂
جی هوپ:بستونه
+وای چه یونگ بسه اگه اگه آب به پای جی هوپ برسه مجبوری باهاش.......
چه یونگ:من چکار کنم بند نمیاد
همه مون داشتیم رفتیم عقب هر چی میکردیم
چه یونگ نمیتونست آب و بند بیار
ما دیگه به آخر قلعه رسیده بودیم که........

ببخشین بچه ها دیر شد
بچه ها میخوام فیک اکسویی هم بنویسم
از کی باشه
بنظر خودم سهون یا چان،یا بک😐
حالا هر کدوم😊
پارت بعدی و هم دارم مینویسم