اون یکی از دشمنامه وایسا براش دارمممم
اون یکی از دشمنامه وایسا براش دارمممم
ا.ت:نه وایسا کجا میری
جونگ کوک:قول میدم دعوا نکنم
ا.ت:عوف باشه
جونگ کوک ویو:به سمت خونه ی لی هو جین حرکت کردم رسیدم به امارتش
لی هو جین ویو:رفتم توی انباری پیش ا.ت دیدم نیستش فهمیدم فرار کرده چون پنجره باز بود دیدیم صدای در زدن میاد تق تق
درو باز کردم جونگ کوک. بود
لی هو جین:چی میخوای هاااااا
جونگ کوک:تو به چه هقی ا.ت رو زندونی کردی هاااا
لی هو جین دوست داشتم و یک دفعه اسلحشو روی سر جونگ کوک گذاشت
ا.ت ویو دیگه تحمل نداشتم و رفتم به امارت لی هو جین خب رسیدم که دیدم واییی
ا.ت:نه وایسا کجا میری
جونگ کوک:قول میدم دعوا نکنم
ا.ت:عوف باشه
جونگ کوک ویو:به سمت خونه ی لی هو جین حرکت کردم رسیدم به امارتش
لی هو جین ویو:رفتم توی انباری پیش ا.ت دیدم نیستش فهمیدم فرار کرده چون پنجره باز بود دیدیم صدای در زدن میاد تق تق
درو باز کردم جونگ کوک. بود
لی هو جین:چی میخوای هاااااا
جونگ کوک:تو به چه هقی ا.ت رو زندونی کردی هاااا
لی هو جین دوست داشتم و یک دفعه اسلحشو روی سر جونگ کوک گذاشت
ا.ت ویو دیگه تحمل نداشتم و رفتم به امارت لی هو جین خب رسیدم که دیدم واییی
۶.۰k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.