پارت۱۸
پارت۱۸
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
....رفتم سمت درو درو باز کردم که دیدم جونگ کوکه خیلی اعصبی بود ..اصلا اینجا چیکار میکرد؟...تو این فکرا بودم که اومد داخلو درو بست و چسبوندم به پشت در و نزدیکم شدوتو چشمام زل زد و گفت
+ چرا چشمات انقد قرمزن؟!(جدی )
-...(جوابی بهش ندادم و فقط تو چشمای ستاره اییش نگا کردم)
+ (از سر اعصبانیت نفس عمیقی کشیدمو ازش فاصله گرفتم... رفتم ست تختش خیلی کیوت بود ....کتمو در اوردم و گذاشتم رو تختش و سعی کرد اعصبانیتمو سر اون خالی نکنم....لبخندی بهش زدمو گفتم) بیبی
ـ جونم( رفتم سمتش)(لبخند)
+ میدونستی خیلی دوست دارم( لبخند)
- منم ( بدون هیچ خواست ای از خودم که فقط با یه حوله بودم رفتم تو بغلش و رو پاهاش نشستم جوری که باهاش چشم تو چشم باشم و بغلش کردم ...بدنشو بو کشیدم ولی بو عطر زنونه میداد ..... کمی ازش فاصله گرفتم و گفتم) جونگ کوک چرا بو عطر زنونه میدی؟(تعجب و ناراحت)
+ میخوای راستشو بگم؟!(لبخند)
- اوهوم(کمی بغض کیوت)
+لیا هرزه بزور نشست بغلم (لبخند)
- (بغلش کردم و تو بغلش گریه کردم) مگه تو هیق.... مال ..هیقق....هیق من نیستی؟ مگه... هیق...نمبگی ..دو..دوست هیق ......دارم پس چرا ...هیققق...میزاری بشینه....هیقق...بغلت؟
+ (کمی از خودم جداش کردم و دستامو دور صورتش قاب کردم و گفتم) گود گرل من ماله توعم ٬ توعم ماله من ....فقط براتو...البته اگه تو اجازه میدادی واقعا برا خودم میکردمت....حالا گریه نکن دوس ندارم اون اشکای قشنگت حدر برن(با دستام اشکاشو پاک کردمو و بعد تو چشماش زل زدم) ....
حمایت کیوتامممممم!
پارت بعد اسماته هرکی نمیخواد نخونه لاوام واینکه پارت بعد امشب میزارم پس لایک و کامنت یادتون نره : )
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
....رفتم سمت درو درو باز کردم که دیدم جونگ کوکه خیلی اعصبی بود ..اصلا اینجا چیکار میکرد؟...تو این فکرا بودم که اومد داخلو درو بست و چسبوندم به پشت در و نزدیکم شدوتو چشمام زل زد و گفت
+ چرا چشمات انقد قرمزن؟!(جدی )
-...(جوابی بهش ندادم و فقط تو چشمای ستاره اییش نگا کردم)
+ (از سر اعصبانیت نفس عمیقی کشیدمو ازش فاصله گرفتم... رفتم ست تختش خیلی کیوت بود ....کتمو در اوردم و گذاشتم رو تختش و سعی کرد اعصبانیتمو سر اون خالی نکنم....لبخندی بهش زدمو گفتم) بیبی
ـ جونم( رفتم سمتش)(لبخند)
+ میدونستی خیلی دوست دارم( لبخند)
- منم ( بدون هیچ خواست ای از خودم که فقط با یه حوله بودم رفتم تو بغلش و رو پاهاش نشستم جوری که باهاش چشم تو چشم باشم و بغلش کردم ...بدنشو بو کشیدم ولی بو عطر زنونه میداد ..... کمی ازش فاصله گرفتم و گفتم) جونگ کوک چرا بو عطر زنونه میدی؟(تعجب و ناراحت)
+ میخوای راستشو بگم؟!(لبخند)
- اوهوم(کمی بغض کیوت)
+لیا هرزه بزور نشست بغلم (لبخند)
- (بغلش کردم و تو بغلش گریه کردم) مگه تو هیق.... مال ..هیقق....هیق من نیستی؟ مگه... هیق...نمبگی ..دو..دوست هیق ......دارم پس چرا ...هیققق...میزاری بشینه....هیقق...بغلت؟
+ (کمی از خودم جداش کردم و دستامو دور صورتش قاب کردم و گفتم) گود گرل من ماله توعم ٬ توعم ماله من ....فقط براتو...البته اگه تو اجازه میدادی واقعا برا خودم میکردمت....حالا گریه نکن دوس ندارم اون اشکای قشنگت حدر برن(با دستام اشکاشو پاک کردمو و بعد تو چشماش زل زدم) ....
حمایت کیوتامممممم!
پارت بعد اسماته هرکی نمیخواد نخونه لاوام واینکه پارت بعد امشب میزارم پس لایک و کامنت یادتون نره : )
۵.۸k
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.