ازت متنفرم
ازت متنفرم
پارت 𝟙𝟟
اون دختر قلدر مدرسه بود که همش خودشو میچسبوند به جونگکوک و پسرای مدرسه
(ماریا قلدر)
ماریا:هه.....بلخره پیدات کردم پارک ات!
بلند شدم یکی محکم خابوندم تو گوشش خورد زمین دخترایی که کنارش بودن اومدن سمتم
یکیش میخواست منو بزنه دستشو چرخوندم
و اون یکی......................
همشونو زدم تا دیگه برام قلدری نکنن و از اونجا رفتم
رفتم داخل کلاس جونگکوک با پوزخند مسخره ای نگام میکرد رومو کردم اونور اما یهو یه دست محکم زد رو میزم اون جونگکوک بود با کتاب زدم رو ارنج دستش
دستش خم شد
جونگکوک:کم داری ........
ات:معلومه کی کم داره......
اونم تویی
که یهو دختر قلدر کلاس اومد داخل جونگکوک رو پیش من دید و زد زیر گریه و چسبید به جونگکو
ماریا:اوپا......
جونگکوک: ماریا رو از خودش جدا کرد
خفه شو دخترکیه مریض
جونگکوک یهو.................
خ
م
ا
ر
ی
ب
ک
ش
ی
د
🗿
پارت 𝟙𝟟
اون دختر قلدر مدرسه بود که همش خودشو میچسبوند به جونگکوک و پسرای مدرسه
(ماریا قلدر)
ماریا:هه.....بلخره پیدات کردم پارک ات!
بلند شدم یکی محکم خابوندم تو گوشش خورد زمین دخترایی که کنارش بودن اومدن سمتم
یکیش میخواست منو بزنه دستشو چرخوندم
و اون یکی......................
همشونو زدم تا دیگه برام قلدری نکنن و از اونجا رفتم
رفتم داخل کلاس جونگکوک با پوزخند مسخره ای نگام میکرد رومو کردم اونور اما یهو یه دست محکم زد رو میزم اون جونگکوک بود با کتاب زدم رو ارنج دستش
دستش خم شد
جونگکوک:کم داری ........
ات:معلومه کی کم داره......
اونم تویی
که یهو دختر قلدر کلاس اومد داخل جونگکوک رو پیش من دید و زد زیر گریه و چسبید به جونگکو
ماریا:اوپا......
جونگکوک: ماریا رو از خودش جدا کرد
خفه شو دخترکیه مریض
جونگکوک یهو.................
خ
م
ا
ر
ی
ب
ک
ش
ی
د
🗿
- ۱۶.۹k
- ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط