پارت¹⁴
پارت¹⁴
لیا: ولم کنن
سوجون: چراا
لیا: بابام منتظرمهه
سوجون : زنگ بزن بش بگو
لیا: اخه نمیخوام بیام
سوجون: این دیه به خدت ربط داره به هر حال میبرمت که
ناشناس: لیا رو گذاش تو ماشین گاز داد
لیا: باشه باشه وایستا وایستا
سوجون: افرین دختر خوب
لیا: عههههه
سوجون: زهرمار
لیا: الو الو
سوهیون: چیشد پ
لیا: بابا من شاید یکم دیر بیام خونه
سوهیون: چرا؟کجا میری؟
لیا: دارم میرم با دوستام بیرون
سوهیون:قبل ساعت ¹²شب خونه باشیا
لیا: باشه بابایی
سوهیون: موظب خدت باش . خدافز دخمل من
لیا: بابای
ناشناس: قط کرد. سوجون دستشو کشید رو سر لیا
سوجون: عافریندخترخوب😂
لیا: عیش
سوجون: قراره هش بگزره بریم خونهیمن
لباس خشگلارو میپوشی میریم با داداشم بار
لیا: ودف
سوجون: مشکلیه؟
لیا: ن فق بزا زنگ بزنم دوستام راحت نیستم
سوجون:عو پ قراره بیشتر خوشمیگزره
لیا :😶
سوجون: چیه مگه
لیا: هچ عح
لیا: الو سلام
سو یون: سلام خوبی
لیا: مرسی عسیسم تو خوبی
سویون: به خوبی تو عشقم
لیا: میگم میای بریم بار
سویون: آره ساعت چن
لیا: یلحظه بپرسم
لیا: اسمت چی بود( به سوجون)
سوجون: سوجونم
لیا: ساعت چن تا چن
سوجون: ⁵تا¹¹ نیم شب
لیا: عاها
لیا: ⁵تا¹¹نیم شب
سویون: میام
لیا: فقط به چندتا از بچه ها
سویون: باشه به یونا و میا،سلنا میگم
لیا: به یون وو هم بگو
سویون: باشه
لیا :لوکیشن واست میفرسم
سویون: باشه مرسی
لیا: خدافزز
سویون: خدافزز
ناشناس: رسیدن
سوجون: بریم
ناشناس: سوجون درو وا کرد و دست لیا رو گرف
سوجون: افرین
لیا: 😒
سوجون: بریم تو
گو وون: غرق این بودی؟
سوجون: چطو مگه؟
گو وون: هیچی فق خیلی سلیقهی خوبی داری
سوجون: مث تو که فیلیکس و انتخاب کردی
لیا: چچیی؟ فیلیکس؟؟
سوجون: عاره چطو مگه
لیا: میتونم ببینمش
سوجون: ن
ناشناس: فیلیکس میاد بیرون میگه
فیلیکس: چونگ گووونچونگگووون
گو وون: چونگ نه جونگ
فیلیکس: حالا باشه
فیلیکس: صدای لیا میاد صدا خواهرم
گو وون: ینی اون خواهرته؟
لیا: فیلیکس
سوجون: میشناسیس؟
لیا: عاره اسم داداشمه
سوجون: 😳
لیا: فیلیکس
فیلیکس: چیه اونی تویی
لیا:اره فیلیکس اینجام
ناشناس: لیا از فیلیکس یک بلند تره . لیا میدوئه سمتش به فیلیکس میگه
لیا: اینجایی؟؟؟
فیلیکس: اره اونی
ناشناس: اون وسط پشماشون ریخته بود
سوجون: پَ جمعمون جمعه
فیلیکس: سیس🤫
سوجون: چیه؟
لیا: هیچی
گو وون: داداشت خیلی کیوته حتی از تو کوتاه تره🥲😂
لیا: از اولم کیوت بود
گووون: از اول مثلا کی؟
ناشناس: تو گوش گو وون میگه
لیا: اینجا نمیتونمبگم
گو وون: بریم اتاق
لیا: الان ن
سوجون:راس میگه تا یساعت فق وقت دار یم آماده شیم
فیلیکس: شما دارید تو گوش هم چی پچ پچ میکنید
هموش: هیچی
لیا: ولم کنن
سوجون: چراا
لیا: بابام منتظرمهه
سوجون : زنگ بزن بش بگو
لیا: اخه نمیخوام بیام
سوجون: این دیه به خدت ربط داره به هر حال میبرمت که
ناشناس: لیا رو گذاش تو ماشین گاز داد
لیا: باشه باشه وایستا وایستا
سوجون: افرین دختر خوب
لیا: عههههه
سوجون: زهرمار
لیا: الو الو
سوهیون: چیشد پ
لیا: بابا من شاید یکم دیر بیام خونه
سوهیون: چرا؟کجا میری؟
لیا: دارم میرم با دوستام بیرون
سوهیون:قبل ساعت ¹²شب خونه باشیا
لیا: باشه بابایی
سوهیون: موظب خدت باش . خدافز دخمل من
لیا: بابای
ناشناس: قط کرد. سوجون دستشو کشید رو سر لیا
سوجون: عافریندخترخوب😂
لیا: عیش
سوجون: قراره هش بگزره بریم خونهیمن
لباس خشگلارو میپوشی میریم با داداشم بار
لیا: ودف
سوجون: مشکلیه؟
لیا: ن فق بزا زنگ بزنم دوستام راحت نیستم
سوجون:عو پ قراره بیشتر خوشمیگزره
لیا :😶
سوجون: چیه مگه
لیا: هچ عح
لیا: الو سلام
سو یون: سلام خوبی
لیا: مرسی عسیسم تو خوبی
سویون: به خوبی تو عشقم
لیا: میگم میای بریم بار
سویون: آره ساعت چن
لیا: یلحظه بپرسم
لیا: اسمت چی بود( به سوجون)
سوجون: سوجونم
لیا: ساعت چن تا چن
سوجون: ⁵تا¹¹ نیم شب
لیا: عاها
لیا: ⁵تا¹¹نیم شب
سویون: میام
لیا: فقط به چندتا از بچه ها
سویون: باشه به یونا و میا،سلنا میگم
لیا: به یون وو هم بگو
سویون: باشه
لیا :لوکیشن واست میفرسم
سویون: باشه مرسی
لیا: خدافزز
سویون: خدافزز
ناشناس: رسیدن
سوجون: بریم
ناشناس: سوجون درو وا کرد و دست لیا رو گرف
سوجون: افرین
لیا: 😒
سوجون: بریم تو
گو وون: غرق این بودی؟
سوجون: چطو مگه؟
گو وون: هیچی فق خیلی سلیقهی خوبی داری
سوجون: مث تو که فیلیکس و انتخاب کردی
لیا: چچیی؟ فیلیکس؟؟
سوجون: عاره چطو مگه
لیا: میتونم ببینمش
سوجون: ن
ناشناس: فیلیکس میاد بیرون میگه
فیلیکس: چونگ گووونچونگگووون
گو وون: چونگ نه جونگ
فیلیکس: حالا باشه
فیلیکس: صدای لیا میاد صدا خواهرم
گو وون: ینی اون خواهرته؟
لیا: فیلیکس
سوجون: میشناسیس؟
لیا: عاره اسم داداشمه
سوجون: 😳
لیا: فیلیکس
فیلیکس: چیه اونی تویی
لیا:اره فیلیکس اینجام
ناشناس: لیا از فیلیکس یک بلند تره . لیا میدوئه سمتش به فیلیکس میگه
لیا: اینجایی؟؟؟
فیلیکس: اره اونی
ناشناس: اون وسط پشماشون ریخته بود
سوجون: پَ جمعمون جمعه
فیلیکس: سیس🤫
سوجون: چیه؟
لیا: هیچی
گو وون: داداشت خیلی کیوته حتی از تو کوتاه تره🥲😂
لیا: از اولم کیوت بود
گووون: از اول مثلا کی؟
ناشناس: تو گوش گو وون میگه
لیا: اینجا نمیتونمبگم
گو وون: بریم اتاق
لیا: الان ن
سوجون:راس میگه تا یساعت فق وقت دار یم آماده شیم
فیلیکس: شما دارید تو گوش هم چی پچ پچ میکنید
هموش: هیچی
۳.۶k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.