عشق در هنر پارت 2
عشق در هنر پارت 2
شوگا ویو
بعد از تمرین آلبوم آمدم برم خونه که رئیس گقت برم اتاق پرو طراح آمده رفتم و کمی باهم کلکل کردیم معلوم بود دفاع شخصی بلده خب خوبه میتونه محافظت هم بکنه بعد ازدیدن اون زن رفتم که گوشیم زنگ خورد جین بود شب یک جشن مهم برگزار میکرد بخاطر سولو جدیدش منم چند روز دیگه بیرونش میدم البته بگم تمام صحنه ها آماده است و لباسام آماده نیست کاش اون ا.ت لعنتی زودتر کار کنه آره قبل از اینکه برم خونه جین میرم پیش اون زنه تا ببینم چکار کرده ولی خیلی وحشی و نترسه دستم هنوز درد میکنه
ا.ت ویو
رفت بیرون و منم از همون دختره که منشی بود آمار شو گرفتم
منظورم سایز و.... هستش و رفتم بیرون داخل پارک روبهرو نشسته بودم و مشغول طراحی بودم تا الان چند تا طرح بد کشیدم همرو مچاله کردم و انداختم بیرون خب آروم باش ساعت 5 میریم تحویل بدیم آروم کار کن
چند ساعت بعد "
+اهههه خسته شدم چند تا طرح شد مگه1و...15 تا خوبه ساعت چنده
_ساعت5 هست
+جیغ" اهههه تو از کجا در آمدی جننننن روححححح کمککک
_خنده"اروم باش آمدم سری بزنم منشی گفت اینجا نشستی
+خب یه اهومی إهمی
_میخواستم بترسونمت
+مرض راستی الان باید برم
_منم میام
+تو کجا؟میخوام برم طراحی ها رو بدم
_منم میخوام ببینم
+اوکی
*سلام امر تون
+سلام رئیس هستن؟
*بله سلام جناب مین بفرمایید
_مرسی بیابریم
+اوکی
راوی:رفتن دفتر و طراحی ها رو نشون دادن
شوگت:در دل "" چقدر طراحی هاش خوبه
&خب خانم کیم ممنونم بابت طراحی های زیباتون جناب مین
_بله
&پسند کردید؟!؟
_بله زیباست
&خب من به منشی میگم بره بده خیاط شما هم میتونید برید
_+چشم خدانگهدار
شوگا ویو
بعد از تمرین آلبوم آمدم برم خونه که رئیس گقت برم اتاق پرو طراح آمده رفتم و کمی باهم کلکل کردیم معلوم بود دفاع شخصی بلده خب خوبه میتونه محافظت هم بکنه بعد ازدیدن اون زن رفتم که گوشیم زنگ خورد جین بود شب یک جشن مهم برگزار میکرد بخاطر سولو جدیدش منم چند روز دیگه بیرونش میدم البته بگم تمام صحنه ها آماده است و لباسام آماده نیست کاش اون ا.ت لعنتی زودتر کار کنه آره قبل از اینکه برم خونه جین میرم پیش اون زنه تا ببینم چکار کرده ولی خیلی وحشی و نترسه دستم هنوز درد میکنه
ا.ت ویو
رفت بیرون و منم از همون دختره که منشی بود آمار شو گرفتم
منظورم سایز و.... هستش و رفتم بیرون داخل پارک روبهرو نشسته بودم و مشغول طراحی بودم تا الان چند تا طرح بد کشیدم همرو مچاله کردم و انداختم بیرون خب آروم باش ساعت 5 میریم تحویل بدیم آروم کار کن
چند ساعت بعد "
+اهههه خسته شدم چند تا طرح شد مگه1و...15 تا خوبه ساعت چنده
_ساعت5 هست
+جیغ" اهههه تو از کجا در آمدی جننننن روححححح کمککک
_خنده"اروم باش آمدم سری بزنم منشی گفت اینجا نشستی
+خب یه اهومی إهمی
_میخواستم بترسونمت
+مرض راستی الان باید برم
_منم میام
+تو کجا؟میخوام برم طراحی ها رو بدم
_منم میخوام ببینم
+اوکی
*سلام امر تون
+سلام رئیس هستن؟
*بله سلام جناب مین بفرمایید
_مرسی بیابریم
+اوکی
راوی:رفتن دفتر و طراحی ها رو نشون دادن
شوگت:در دل "" چقدر طراحی هاش خوبه
&خب خانم کیم ممنونم بابت طراحی های زیباتون جناب مین
_بله
&پسند کردید؟!؟
_بله زیباست
&خب من به منشی میگم بره بده خیاط شما هم میتونید برید
_+چشم خدانگهدار
۳.۵k
۲۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.