پارت 8

پارت 8
_عهه چه جالب دستبند؟
+کجاش جالبه؟
_تو جالبی
+من؟؟
_آره بنظرم از دور خیلی خشن و سردی ولی...
+میخوای باهات سرد باشم ببینی؟
_تو چطور تو میخوای؟؟
+باش _قبوله مطمئن باش میبازی
دیگه حرفی بینشون رد و بدل نمیشه تا رسیدن
چند مین بعد "
¥بچه ها اونهاشون
€خب بلاخره آمدن
" سلام مستر جئون سلام کارآگاه چطوری؟
_سلام جناب پارک متشکر
+سلام جیمین بیا آبمیوه
"مرسی مستر جئون
+خواهش
*سلام کوک خوبی ا.ت چیشده؟ چرا انقدر سرده؟
+مسابقه هست جدی نگیر
*مسابقه؟
+آره (ماجرا را تعریف کرد)
*مطمئن هستی همون ا.ت هست
_بله جناب مین کیم ا.ت هستم
*اوووو مسابقه رو نباید باهاش شروع میکردی کوک
_ولی اگه آقای جئون هم نخواد باز هم باهمین لحن برخورد میکنم
*اونوقت چرا؟
_چون چ چسبیده به را فعلا مرخص میشم آقایون خدانگهدار
+ا. ت صبر کن
_خیلی ممنونم بابت تشریفات خدانگهدار
+ا.ت من باختم قبول
_آقای جئون میخوام تنها باشم
+ا.ت صبر کن
_ناگهان دستم کشیده شد و پرت شدم داخل ماشین باسرعت می‌روند اون کوک بود آخه چطور بهش بگم
توجه:لنز غیر فعاله
کوک ویو
بعد از اینکه از ماشین پیاده شدیم داشتم با پسرا حرف میزدم که ا.ت رفت آن‌ور منم مشغول بدوم از اون موقع به بهونه ای ازم دور شد عهههه چی میگی کوک چیکارت هست مگه
ا.ت ویو
آخه چطور بگم کی پشت خط بود مگه