part

part 215
ری: یه لحظه وایسا یه نگاه به کتابم بکنم
سوزومه: اوکی
ری چند لحظه رفتو اومد
ری: خب
سوزومه: خب چی
ری: اعتراف زیبایی غروب و اقیانوس معنی های جدایی دارن زیبایی غروب به معنی دوست دارم ولی میزارم بری عه و معنی اقیانوس قشنگه به معنی دوست دارم ولی میدونم بهت نمرسمه و ترکیب اینا به معنی «دوست دارم ولی مزارم بری چون رسیدن بهت غیر ممکنه» رو میده
سوزومه: اوم ممنون
ری: خب؟
سوزومه: خب چی
ری: کی بهت گفته بود
سوزومه: یادم نمیاد فقط امروز جملش اومد زهنم
ری: اوکی کار نداری
سوزومه: نه خداحافظ (قط کرد)
سوزومه چشاشو بست و خوابیدید یکی دوساعت بعد با صدای گوشیش بیدار شد گوششیشو برارشت جنیور بود
سوزومه: الو
جنیور: لیدی نمیای درو باز کنی
سوزومه: اومدم
سوزومه سرو وضعشو درست کردو رفت پایین درو باز کرد جنیور منتظر بود بادیدنش بغضش گرفت ولی به روی خودش نیاورد
سوزومه: بیا تو
جنیور: ممنون
باهم رفتن داخل روی کاناپه نشستن
سوزومه: ناهار خوردی
جنیور: اوم تو چطور
سوزومه: یکی دوساعت پیش خوردم
جنیور: دستاد چطوره
سوزومه: خوبه دیگه زیاد اذیتم نمیکنه
سوزومه: چیزی میخوری بگم بیارن
جنیور: نه نمیخواد راحتم
سوزومه: اوم
جنیور: تا چند روز پیشت میمونم لیلی سرش خلوت شد اون خودش میاد
سوزومه: اوم...... فیلم بزارم؟
جنیور: فرقی نمیکنه
سوزومه فیلم گذاشتو نگاه کردن الن براشون کمی خوراکی اورد سوزومه بعد نیم ساعت چشماش سنگین شدو روی کاناپه دراز کشیدو سرشو روی پاهای گذاشت
سوزومه: اشکالی که نداره
جنیور: راحت باش
سوزومه اروم اروم چشماشو بست جنیور دستشو گذاشت روز موهاشو اروم نوازش میکرد جنیور از این کار لذت میبرد و این احساسش طرفت بود جنیور تقریبا فیلمش تموم شد بود سوزومه تو خواب خیلی ناز بود که النا برای شام دعوتشون کرد
جنیور خم شدو یه بوست رو پیشونیش کرد اروم تکونش داد
جنیور: سوزی سوزی پاشو شام اماده شد
سوزومه: نمیخوام بخورم بزار بخوابم
جنیور: نمیشه دارو هات سنگینن غذا نخوری فردا ضعف میکنی
سوزومه: حداقل بزارو کمی بخوابم نیم ساعت دیگه بیدار میشم
جنیور: شامتو خور بعد تا صبح بخواب
سوزومه اروم چشماشو باز کردو چشاشو مالوند از جاش بلند شدو خیلی کیوت خوابالود به صورت جنیور نگاه کرد جنیور بهش نگاه کردو خندید
سوزومه: چیزی رو صورتمه
جنیور: نه
سوزومه: پس برای چی میخندی
جنیور: خوابالود بودنت خنده داره
سوزومه پکر ازجاش بلند شدو رفت اتاقش سرو وضعشو درست کردو رفت پایین جنیور سر میز نشسته بود نشستو شرو کرد به خورد بعد ده مین خوردنشون تموم شد و رفتن بالا جنیور خواست بره سمت اتاقش
دیدگاه ها (۱)

part 216 سوزومه: ام جنیور: چیزی شده سوزومه: خیلی وقت تنهای ت...

part 217سوزومه طاقت نیوردو چرخیدو لباش رو روی بای جنیور گزاش...

part 214الن: خانوم ناهـ.... خانوم حالتون خوب چرا رنگتون مثل ...

part 213لیلی که رو بروش نشسته بود شناسنامه سوزومه رو از توی ...

پارت ²⁵: توهم حس میکنی؟ (ساعت ۱۳)(خانه جیمز) خونه توی سکوت غ...

My angel ( part 21 ) _ حالت خوبه کوچولو ؟ من معذرت میخام زیب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط