part

part 217
سوزومه طاقت نیوردو چرخیدو لباش رو روی بای جنیور گزاشتو شروع به مک زدنش شد جوروی با اشتیاق میبوسیش که انگار خیلی وقته تشنست برای این بوسه
جنیور تو شک بودو هیچ عکسلعملی نشون نمیدا تون صحنه، باور نمیکرد واقعیه
سوزومه: نمیخوا همراهیم کنی
جنیور: یعنی چی یعنی تو منو بخشیدی اصلا کی حافظتو به دسد اوردی
سوزومه: امروز
جنیور: واقعا منو میخوای ببخشی
سوزومه: کسی که باید ببخشه من نیستم تویی، تو میتونی منو ببخشی که بهت اعتماد نکردم بهت فرصت حرف زدن ندادم بهت عذاب دادم منو میبخشی که برای فرامش کردنت دانشگاهمو تغیر دادم با کس دیگه ای ولرد رابطه شدم. تو چی میتونی منو ببخشـ...
اینبار جنیور بود که لباشو روی لبای سوزومه میزاش و سوزومه هم همراهیش میکرد جنیور بعد چند مین از لباش دل کند
جنیور: یادته بهت گفتم تا اخرش باهاتم
وسرشو برد داخل گردن سوزومه روش خیمه زد و تا جا داشت مارک میزاشت رو کردنش و اروم دکمه هاشو باز کردو رفت پایین به کیس مارکاش ادامه داد سوزومه مور مورش میشدو همچنان لذت میبرد ولی ته دلش میترسید اون اماده رابطه نبود جنیور تیشرت خودشو از تنش کند اروم اروم با بوس رفت پایین به ناف سوزومه رسیده بود که سوزومه دستاش رو روی صورت جنیور قاب کردو به سمت لباش هدایت کرد جنیور هم متوجه خواستش شدو باهاش همکاری کرد بعد چند مین سرشو اورد بالا با چشمای خمار به سوزومه نگاه کرد
جنیور: امادگیشو نداری؟
سوزومه: اوم
جنیور: یعنی میخوای تو این اوج تمومش کنی
سوزومه: بیا امشبو فقط بخوابیم.... من یکم میترسم
جنیور: اوکی میزارم برای بعد
سوزومه: ممنون
جنیور کنارش دراز کشیدو سوزومه رو دو بغلش کشید
سوزومه: یه لحظه بزار لباسمو تنم کنم (لباس زیرش هست با شلوارکش)
جنیور: اینجوری سبک تری بیب
سوزومه بیخیال شدو تو بغل جنیور خودش جا کرد گوشاو رو سینه لخت جنیور گذاشت به صدای قلبش گوش داد
سوزومه: خیلی خوشحالم که دوباره میتونم صداشو بشنوم خیلی برام ارامش بخش
جنیور: میدونی چند سال منتظر این سال ها بودم
سوزومه: ببخشید که خیلی منتظر شدی
جنیور: بازم میتونم منتظر باشم حتی بیشتر
سوزومه: ممنون که هستی
جنیور: همچنین
دیگه هیچی نگفتنو خوبیدن
(صبح)
سوزومه با صدای الارم بیدار شد خواست بلد شه که دستای جنیور مانعش شد جنیور صفت بقلش کرده بود جوری که به دستش فشار نیاد سوزومه چرخید فاصله صورتش با جنیور کم بود یه بوسه سطحی روی لبای جنیور گذاشتو به صورتش نگاه کرد به اون بوسه راضی نشدو دوباره لباش رو روی لبای جنیور گذاشتو با اشتیاق میبوسیدش بعد چند مین ازش جداشد
سوزومه: یعنی انقد خوابت سنگینه (اروم
دیدگاه ها (۱)

part 218جنیور: نه ولی داشتی خیلی کیوت لذت میبردی و دلم نیومد...

part 219جنیور: اما خوب میدونی منو ری خیلی فرق میکنیم از جاش ...

part 216 سوزومه: ام جنیور: چیزی شده سوزومه: خیلی وقت تنهای ت...

part 215ری: یه لحظه وایسا یه نگاه به کتابم بکنم سوزومه: اوکی...

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط