پارت

پارت ۳۲

مین هو: حتما باید بگم که اومدم ات و کوک رو ببرم
پ ت: تو غلط کردی مشکلت با ماع به اونا چی کار داری
مین هو: شما پسرمو ازم گرفتین منم بچه هاتو نو ازتون میگیرم
کوک: تو نمی تونی ما رو بگیری عوضی ( ی مشت خوابوند تو صورت مین هو)
ات: کوکککککک
پ ک: کوک چی کار میکنی
(کوک دار حالی که داشت مین هو رو میز گفت)
کوک: اگه دستت به ات بخوره کاری میکنم که بری پیش پسرت
پ ت: کوک آروم باش بیا کنار دیگه
پ ک: برو گمشو بیرون دیگه نزدیک خانوادم نبینمتتتتت(با داد)
مین هو رفت
پ ک: کوک نباید این کارو میکردی
کوک: شرمنده ولی من نمی تونم بشینم ببینم یکی می خواد به ات آسیب بزنه و هیچی نگم
پ ت: باشه دیگه برید بخوابید

فلش بک به صبح

کوک ویو
از خواب بیدار شدم دیدم همه نشستن تو حل و انگاری که استرس دارم و انگار ی اتفاقی افتاده
کوک: چیزی شده
م ک: نه پسرم برو صبحونتو بخور
کوک: باشه ات کجاس
م ت: اممم چیزه.....
پ ت: هنوز خوابه
کوک: اهان پس من برم بیدارش کنم
پ ک: نه پسرم بزار بخوابه
کوک: چیزی شده بهم بگینننن
پ ت: نه هیچی نشده
(دوییدم رفتم بالا و در اتاق ات رو باز کردم دیدم ات نیست)
کوک: ات... ات کجاسسسسس
م ت: ماهم نمی دونیم صبح پاشدیم دیدیم نیست(با گریه)
کوک:....
دیدگاه ها (۱۳)

BTS JUNGKOOK

BTS JUNGKOOK

پارت ۳۱کوک ویواز در رفتم بیرون دیدم یکی نشسته رو پله ها رفتم...

هیترررررر

پارت ۸۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط