پارت

پارت ۳۱

کوک ویو

از در رفتم بیرون دیدم یکی نشسته رو پله ها رفتم جلو تر دیدم اتس
ات: ع کوک توهم بیداری
کوک: آره تو چرا هنو بیداری
ات: نگرات بودم خوابم نبرد
کوک: آره منم
تق (ی صدایی از تو خونه اومد یچی افتاد زمین)
ات: واییییییییییی صدای چی بود
کوک: نترس بزا من برم ببینم چی بود

کوک ویو
رفتم تو خونه احساس کردم یکی تو آشپز خونس رفتم اونجا کسی نبود ولی داشتم صدای نفس کشیدن کسو حس میکردم از آشپز خونه رفتم بیرون پشتم به آشپز خونه بود احساس کردم یکی پشتمه برگشتم ولی کسی نبود دوباره رفتم تو آشپزخونه زیر میز نگاه کردم دیدم یکی زیر میز قایم شده تا منو دید اومد برون دیدم مین هوع
مین هو: هه چه خبر جئون جونگ کوک
کوک: اینجا چیکار میکنی
مین هو: هیچ اومدم ی سر بهتون بزنم
کوک: گفتم اینجا چه گوهی می خوریییییی (با داد)
(ات با صدای داد کوک ترسید و اومد تو خونه)
مین هو: گفتم که اومدم بهتون سربزنم توهم زیاد خودتو عصبی نکن

ات ویو
من بیرون منتظر کوک بودم که صدای دادشو شنیدم خیلی ترسیدم رفتم تو خونه دیدم تو آشپزخونه کوک و یکی وایسادن و کوک هم خیلی عصبیه رفتم جلو تر دیدم مین هوع رفتم پدرم و پدر کوک رو صدا کردم اومدن پایین
پ ک: اینجا چه غلطی میکنیییی
مین هو: حتما باید بگم که......
دیدگاه ها (۷)

پارت ۳۲مین هو: حتما باید بگم که اومدم ات و کوک رو ببرم پ ت: ...

BTS JUNGKOOK

هیترررررر

BTS JUNGKOOK

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۴

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط