ناگهان
ناگهان
بین من و تو
آن قدر فاصله افتاد
که نامش را
می توانی سفر بگذاری....
باشَد ، تمامِ دلتنگی هایَت را
بینداز گردنِ غروبِ جمعه ...
بغض هم اگر داشتی
بگو جمعه است دیگر ،
دلِ آدم بی هوا می گیرد ...
اصلاً هم به روی خودت نیاور که
هر روزِ تو جمعه ایست برای خودش ....
"دلم برایت تنگ است"
یعنی چه؟
منی که در دلم
دوست داشتن تو را دارم
مگر میشود دلم تنگ باشد؟
دلم تو را می خواهد
به وسعت نامتناهیترین
واژههایی که میشناسی.
بین من و تو
آن قدر فاصله افتاد
که نامش را
می توانی سفر بگذاری....
باشَد ، تمامِ دلتنگی هایَت را
بینداز گردنِ غروبِ جمعه ...
بغض هم اگر داشتی
بگو جمعه است دیگر ،
دلِ آدم بی هوا می گیرد ...
اصلاً هم به روی خودت نیاور که
هر روزِ تو جمعه ایست برای خودش ....
"دلم برایت تنگ است"
یعنی چه؟
منی که در دلم
دوست داشتن تو را دارم
مگر میشود دلم تنگ باشد؟
دلم تو را می خواهد
به وسعت نامتناهیترین
واژههایی که میشناسی.
۵۵۸
۲۱ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.