شکسته ام اما در برابرت لبخند میزنم تا مبادا بفهمی راز درو
شکسته ام اما در برابرت لبخند میزنم تا مبادا بفهمی راز درونم را.
تو در پیشگاه چشمان منی و من نمیتوانم نامت را صدا بزنم...
تو در کنار منی و چشمانت را از من محروم میکنی...
شکسته ام اما در برابرت لبخند میزنم تا مبادا حس کنی هنوز هم بیادتم.
چقدر دردناک است این که بدانم ،تو دیگر نیستی
چقدر دردناک است اینکه بدانم، تو به آسمان رفتی
شکسته ام اما در برابرت لبخند میزنم تا مبادا گمان کنی که هنوز هم تویی دلیل نوشتنم.
تو در پیشگاه چشمان منی و من نمیتوانم نامت را صدا بزنم...
تو در کنار منی و چشمانت را از من محروم میکنی...
شکسته ام اما در برابرت لبخند میزنم تا مبادا حس کنی هنوز هم بیادتم.
چقدر دردناک است این که بدانم ،تو دیگر نیستی
چقدر دردناک است اینکه بدانم، تو به آسمان رفتی
شکسته ام اما در برابرت لبخند میزنم تا مبادا گمان کنی که هنوز هم تویی دلیل نوشتنم.
۳.۸k
۲۹ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.