Devil or Angel⁵⁸
Devil or Angel⁵⁸
کوک: میشه الان بیام
ا/ت: بیا
کوک: خب عزیزم برو وسایل جمع کن
ا/ت: باشه
رفتم وسایل جمع کردم
ا/ت: چیشده ناراحتی؟ اگه میخوای تا نریم
کوک: بخاطر این نیست
ا/ت: پس چیشده نگرانه پدر یونایی؟
کوک: نه نیستم ناراحتم چرا قرارداد تمدید کردم اگه نمیکردم همه چیز تموم میشد
ا/ت: چرا فقط به فکر خودتی او رفته خارج بخاطر پدرش الان شاید توهم براش مهم هم نباشی
کوک: مهم نیست وسایلتو جمع کردی؟
ا/ت: اره
کوک: باشه بریم
پ.ک: سلام
کوک: سلام
پ.ک: چیشده دارید میرید؟
کوک: اره میریم خونه خودمون
پ.ک: یونا رفت؟
کوک: اره رفت
پ.ک: فرداشبه
کوک: چی؟
پ.ک: مهمونی
کوک: چند شبه؟
پ.ک: دو شبه من که نمیام دیگه شما برید
کوک: باشه
ا/ت: کجا؟
کوک: عزیزم ببین هر چند سال یه باری چندتا مهمونی بزرگ که خیلی از خانواده ها اونجا هستن و به مدت یک هفتست دو روز
ا/ت: اها من امادم بریم
کوک: باشه بریم
رفتیم خونه
ا/ت: خیلی تغییرش دادی نمیدونم اخرین بارم کی بوده؟
کوک: من که خودم هروز میومدم
ا/ت: واقعا؟
کوک: اره
ا/ت: چرا؟
کوک: خب خونمه
ا/ت: باشه من خستم میخوام برم بخوابم
کوک: شب بخیر
ا/ت: شب بخیر
#فیک
#سناریو
کوک: میشه الان بیام
ا/ت: بیا
کوک: خب عزیزم برو وسایل جمع کن
ا/ت: باشه
رفتم وسایل جمع کردم
ا/ت: چیشده ناراحتی؟ اگه میخوای تا نریم
کوک: بخاطر این نیست
ا/ت: پس چیشده نگرانه پدر یونایی؟
کوک: نه نیستم ناراحتم چرا قرارداد تمدید کردم اگه نمیکردم همه چیز تموم میشد
ا/ت: چرا فقط به فکر خودتی او رفته خارج بخاطر پدرش الان شاید توهم براش مهم هم نباشی
کوک: مهم نیست وسایلتو جمع کردی؟
ا/ت: اره
کوک: باشه بریم
پ.ک: سلام
کوک: سلام
پ.ک: چیشده دارید میرید؟
کوک: اره میریم خونه خودمون
پ.ک: یونا رفت؟
کوک: اره رفت
پ.ک: فرداشبه
کوک: چی؟
پ.ک: مهمونی
کوک: چند شبه؟
پ.ک: دو شبه من که نمیام دیگه شما برید
کوک: باشه
ا/ت: کجا؟
کوک: عزیزم ببین هر چند سال یه باری چندتا مهمونی بزرگ که خیلی از خانواده ها اونجا هستن و به مدت یک هفتست دو روز
ا/ت: اها من امادم بریم
کوک: باشه بریم
رفتیم خونه
ا/ت: خیلی تغییرش دادی نمیدونم اخرین بارم کی بوده؟
کوک: من که خودم هروز میومدم
ا/ت: واقعا؟
کوک: اره
ا/ت: چرا؟
کوک: خب خونمه
ا/ت: باشه من خستم میخوام برم بخوابم
کوک: شب بخیر
ا/ت: شب بخیر
#فیک
#سناریو
۳۵.۴k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.