بچه ها پارت شیش پاک شده بود براهمین دوباره گذاشتم
بچه ها پارت شیش پاک شده بود براهمین دوباره گذاشتم
آقای رئیس
پارت ششم
یه هفته بعد :
خب توی این یه هفته اتفاقی نیوفتاد ولی هر موقع پیشش تنها بودم سعی کردم تو چشاش نگا نکنم
دیگه فقد توی همین فاکینگ یا هفته همه فهمیدن که ما دوتا نامزد کردیم
اااههه ( منحرف نشین دوستان )
دارم دیوونه میشممم
خب خوبه حداقلش آخر هفته و نمیبینمش
توی افکارم بودم که مامانم یهو در رو محکم باز کرد و با داد گفت : گوسااااااللللهههه پاشوووو برووو حاضر شوووو که بری خونه تهیونگ و کوک پدصصصصصگگگ
من : اه مامان براچی داد میزنی ؟
کی بهت خبر داده ؟
من اصلا قرار نبوده برم
مامان : کوک زنگ زد گفت امشب مهمونی خونشونه چون خیلی وقته هم دیگه رو ندیدین و اینکه یک دوست جدید هم بهتون اضافه میشه گفت
و شونه ای بالا انداخت و ادامه داد : پاشو دیگه پدصصصصصگگگ نشستهههه منوووو نگاهه میکنهه
من : وای باشه مامان دیگه پامیشم
لباس هام رو پوشیدم و رفتم اونجا ولی با کسی که اونجا دیدم دهنم باز مونده بود
آقای رئیس
پارت ششم
یه هفته بعد :
خب توی این یه هفته اتفاقی نیوفتاد ولی هر موقع پیشش تنها بودم سعی کردم تو چشاش نگا نکنم
دیگه فقد توی همین فاکینگ یا هفته همه فهمیدن که ما دوتا نامزد کردیم
اااههه ( منحرف نشین دوستان )
دارم دیوونه میشممم
خب خوبه حداقلش آخر هفته و نمیبینمش
توی افکارم بودم که مامانم یهو در رو محکم باز کرد و با داد گفت : گوسااااااللللهههه پاشوووو برووو حاضر شوووو که بری خونه تهیونگ و کوک پدصصصصصگگگ
من : اه مامان براچی داد میزنی ؟
کی بهت خبر داده ؟
من اصلا قرار نبوده برم
مامان : کوک زنگ زد گفت امشب مهمونی خونشونه چون خیلی وقته هم دیگه رو ندیدین و اینکه یک دوست جدید هم بهتون اضافه میشه گفت
و شونه ای بالا انداخت و ادامه داد : پاشو دیگه پدصصصصصگگگ نشستهههه منوووو نگاهه میکنهه
من : وای باشه مامان دیگه پامیشم
لباس هام رو پوشیدم و رفتم اونجا ولی با کسی که اونجا دیدم دهنم باز مونده بود
- ۱.۲k
- ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط