ویو یونگی

ویو یونگی

رفتیم خونه ا.ت اما اونجا نبود اجوما بهمون آدرسشو داد و رفتیم دنبالش
در زدیم که خدمت کار درو باز کرد‌
(علامت خدمکتار؟)
؟بله بفرمایید
٪پلیس خانم ا.ت اینجا سکونت دارن
؟بله چطور
٪حکم بازداشتشون رو داریم
؟الان میگم بهش
٪بهتره خودمون وارد شیم
رفتیم تو
ا.ت داشت با لی حرف می‌زد که منو
دید
@تو
؟خانم برای شما اومدن
٪باید با ما بیای
×چرا
٪کسی با شما حرف نزد
@باشه لباسامو عوض کنم بعد
بعد ۱۹ دقیقه اومد پایین
@بریم.    ×ا.ت.  @ هوم.    ×میتونی نری
@من از هیچی نمی‌ترسم مراقب میارکا باش به فیلیکس بگو بیاد پیشم و به هنجونیک بگه
×اوکی بیب
٪از این طرف.   @ازت بدم میاد.  ٪اما اون سالا بدت نمیومد.    @نمیدونستم اینقدر عوضی هستی
سوار ماشین شد و راه افتادیم
دیدگاه ها (۱)

%میارکا پیش ماست. @چی! ‌. ٪با فیلیکس @چرا از بچت خوشت ...

رئیس پلیس وارد شد رئیس پلیس:همین الان ا.ت آزاد شد شما هم میت...

@باید بهم یه قولی بدی ×هوم @هیچوقت به دخترم‌آسیب نرسونی ×-قو...

که لی گفت:مین یونگی همون شوگاست نه؟@اره. ×دوسش داری. @نمید...

پارت ۱۳ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۴ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۵ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط