سناریو استری کیدز

سناریو استری کیدز

وقتی از هم جدا شدین و اونا افسردگی شدید میگیرن و توهم میفهمی و میری پیششون

چان: ا.ت خ..... خودتی؟
+اره منم چاگی(میری بغلش میکنی)

لینو:*تو اتاق بود روی تخت نشسته بود و پاهاش رو بغل کرده بود و که درو باز کردی ولی اهمیتی نداد که صداش کردی*
+لینو
_ت.... تو ا.ت اره؟یادارم دوباره خیال بافی میکنم
+نه من واقعا اینجام پیش تو(میری پیشش و لباش رو میبوسی)


چانگبین: ا.ت تو برگشتی
+اره چاگی*بغلش میکنی*
_چرا رفتی
+الان برگشتم برای همیشه


هیونجین: روی زمین نشسته بود و پاهاش رو بغل کرده بود یهو محکم در اتاق رو باز میکنی و صداش میکنی و اونم متوجهت میشه+
_ا.ت
+چاگی(میری محکم بغلش میکنی و کلی تو بغلش گریه میکنی)


هان:*رفته بود پشت بوم و توهم دیدی خونه نیست و گرت گرفت و فقط اسمش رو صدا میزدی و گریه میکردی که با دیدنش گریت یهو قطع شد و بلند شدی و محکم بغلش کردی*
+منو هق ببخش هانی نباید هق میرفتم
_ا.... ا.ت تو برگشتی پیشم
+هق اره
_توکه دیگه تنهام نمیزاری میزاری؟
+نه از الان تا اخر عمرم پیشتم*لبش رو میبوسی*


فلیکس:*از نبودت دیوونه شده بود و همه لیوانا رو شکسته بود و توهم نگران شدی و رفتی تو اتاق و دیدی خیلی بیحاله و صداش کردی*
+چاگیا
_ا.ت
+میپری محکم بغلش میکنی


سونگمین:*توی حال نشسته بود و با صدای تو به خودش اومد و که درو باز کردی و اروم بلند شد و بغلت کرد و گریه کرد*
_چرا هق تنهام گذاشتی
+من دیگه تنهات نمیزارم
_من بدون تو نمیتونم زندگی کنم چرا نمیفهمی


ای ان:*از صبحی که بیدار شد یه حسی بهش میگفت که قراره برگردی و حسش درست بود و با دیدنت بغض کرد و اشکاش سرازیر شد*
_چرا هق تنهام گذاشتی میدونی هق چقدر دلم برات تنگ شده بود
+منم دلم برات تنگ شده بود
_پس دیگه تنهام نزار
+نه دیگه تنهات نمیزارم

امیدوارم دستمال کاغذی بغلتون باشه😂