۸p
۸p
شین هه:ممنون
رفتم نشستم بعد درس دادن زنگ تفریح خورد ب پسر کناریم که صدام کرد نگاه کردم
هوپی:سلام جانگ هوسوکم جیهوپ صدام کن از آشنایی باهات خوشبختم
شین هه:منم جئون شین هه هستم شین هه صدام کن
هوپی:چرا مدرستو عوض کردی
شین هه:چون خب ....نمیدونم پدرم گفت
هوپی:آها باشه اینجا ب هیچکس اعتماد نکن حتی من
شین هه:چرا تو ؟
هوپی :بعدا میفهمی
از حرفاش هیچی نفهمیدم
_:به به انگار هوسوک ما هم رفته قاتی مرغا
هوپی:جیمین لطفا ولم کن
جیمین:میشه بدیش ب من این عروسک رو
شین هه:عروسک عمته
جیمین:عروسک بلده حرف بزنه؟
شین هه:هاییی لال تویی
جیمین:واقعا عروسک ؟
شین هه:ممنون
رفتم نشستم بعد درس دادن زنگ تفریح خورد ب پسر کناریم که صدام کرد نگاه کردم
هوپی:سلام جانگ هوسوکم جیهوپ صدام کن از آشنایی باهات خوشبختم
شین هه:منم جئون شین هه هستم شین هه صدام کن
هوپی:چرا مدرستو عوض کردی
شین هه:چون خب ....نمیدونم پدرم گفت
هوپی:آها باشه اینجا ب هیچکس اعتماد نکن حتی من
شین هه:چرا تو ؟
هوپی :بعدا میفهمی
از حرفاش هیچی نفهمیدم
_:به به انگار هوسوک ما هم رفته قاتی مرغا
هوپی:جیمین لطفا ولم کن
جیمین:میشه بدیش ب من این عروسک رو
شین هه:عروسک عمته
جیمین:عروسک بلده حرف بزنه؟
شین هه:هاییی لال تویی
جیمین:واقعا عروسک ؟
۸.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.