ازدواج اجباری
ازدواج اجباری
پارت پنجم
مدیر:خب موضوع اینه که جونگ کوک تو باید به ات کمک کنی که بتونه آیدل بشه
کوک:اما اون تا اینجا کارآموز خیلی خوبی بوده
مدیر:من نگفتم نبوده....ولی تو باید کمکش کنی اون استعداد خیلی زیادی داره و من میخوام از اون استعداد به نحو احسنت استفاده کنم
کوک و ات تو ذهنشون:فقط دنبال منافع شخصی خودشه
کوک:خیلی خب باشه فقط ات تو مشکلی نداری؟
ات:نه اصلا خوشحالم میشم ولی نمیخوام مزاحمت بشم
کوکی:مزاحم چیه از فردا اختصاصی باهات کار میکنم
ات:باشه و ممنونم فقط مدیر چوی بقیه اعضای گروهم چی؟من بدون اونا دبیو نمیکنم
مدیر:نگران نباش اونام با تو برای دبیو میان
ات:خوبه من دیگه میرم و اینکه....ممنون
کوک و مدیر:خواهش بای
ات:بای
*فردا صبح وقتی ات رسید و موقع تمرین با کوک بود
ات ویو
یکم استرس دارم ولی میتونم باهاش کنار بیام
خب دیگه رسیدمم
در زدم و رفتم تو جونگ کوک هم به گرمی ازم استقبال کرد
ات:سلام(خجالت)
کوکی:سلام خب بیا شروع کنیم
ساعت ۳ صبح
نویسنده ویو
هر دوشون داشتن از خستگی بیهوش میشدن پس ات خواست بره به خوابگاه که کوکی گفت
کوکی:باهات میام این وقت شب خطرناکه
ات:نه خوبه مزاحمت میشم خودتم خسته ای
کوکی:گفتم میام میام دیگه خطرناکه
ات:پس بریم
*تو راه
کوکی:خب...ات؟
ات:جانم
کوکی:تو به جیمین احساسی داری؟
ات:چی باعث شده اینجوری فک کنی؟
دوسش دارم به عنوان دوست صمیمی
کوکی:چیزی نیست...اها....به کشی کلا علاقه ای نداری؟
ات:راستش نه
این مدت اصلا وقت نداشتن عاشق بشم حتی اگه میخواستم
کوکی:نظرت رو راجع به....همه ی اعضای بی تی اس بدون دروغ بگو
ات:خب....باشه
جین به نظرم خیلی مهربونه سعی میکنه آدمو خوشحال کنه
شوگا هم بر خلاف ظاهرش اصلا آدم سردی نیست
مونی هم خیلی خوش رفتاره و همیشه وقتی ناراحتم کمکم میکنه
هوبی هم که دیگه یه جی فراتر از مهربون هر وقت یه جای دنس رو مشکل دارم کمکم میکنه
جیمین هم مثل هوبی هم خیلی مهربونه هم خیلی کیوته یکمم هاته ولی بیشتر کیوت
تهیونگی هم خیلی شوخ طبعه
و تو هم....راستش به نظرم خیلی خفنی و بعضی وقتا کیوت
ولی چرا این وسال هارو ازم میپرسی؟
کوکی:از سر کنجکاوی
ات:اوهوم رسیدیم
ممنون که تا اینجا منو رسوندی بای
کوکی؛خواهش میکنم خسته نباشی بای
فردا لازم نیست زودتر بیای ساعت ۸ بیا
ات:باشه....
نویسنده ویو
۵ سال هم اینطوری گذشت و ات و جونگ کوک با هم کلی تمرین کردن و امروز روزیه که fox know قراره دبیو کنه
فاکس نو ویو
لیا:دارم میمیرمممم از استرس
ات:منم همینطور
اسونا:اروم باشین بچه ها یا قبول میشیم یا نه دیگه نمیمیریم که اخه انقد استرس دارید
و اینکه چرا یوری افسرده شده؟
یوری حالت خوبه؟.....
پارت پنجم
مدیر:خب موضوع اینه که جونگ کوک تو باید به ات کمک کنی که بتونه آیدل بشه
کوک:اما اون تا اینجا کارآموز خیلی خوبی بوده
مدیر:من نگفتم نبوده....ولی تو باید کمکش کنی اون استعداد خیلی زیادی داره و من میخوام از اون استعداد به نحو احسنت استفاده کنم
کوک و ات تو ذهنشون:فقط دنبال منافع شخصی خودشه
کوک:خیلی خب باشه فقط ات تو مشکلی نداری؟
ات:نه اصلا خوشحالم میشم ولی نمیخوام مزاحمت بشم
کوکی:مزاحم چیه از فردا اختصاصی باهات کار میکنم
ات:باشه و ممنونم فقط مدیر چوی بقیه اعضای گروهم چی؟من بدون اونا دبیو نمیکنم
مدیر:نگران نباش اونام با تو برای دبیو میان
ات:خوبه من دیگه میرم و اینکه....ممنون
کوک و مدیر:خواهش بای
ات:بای
*فردا صبح وقتی ات رسید و موقع تمرین با کوک بود
ات ویو
یکم استرس دارم ولی میتونم باهاش کنار بیام
خب دیگه رسیدمم
در زدم و رفتم تو جونگ کوک هم به گرمی ازم استقبال کرد
ات:سلام(خجالت)
کوکی:سلام خب بیا شروع کنیم
ساعت ۳ صبح
نویسنده ویو
هر دوشون داشتن از خستگی بیهوش میشدن پس ات خواست بره به خوابگاه که کوکی گفت
کوکی:باهات میام این وقت شب خطرناکه
ات:نه خوبه مزاحمت میشم خودتم خسته ای
کوکی:گفتم میام میام دیگه خطرناکه
ات:پس بریم
*تو راه
کوکی:خب...ات؟
ات:جانم
کوکی:تو به جیمین احساسی داری؟
ات:چی باعث شده اینجوری فک کنی؟
دوسش دارم به عنوان دوست صمیمی
کوکی:چیزی نیست...اها....به کشی کلا علاقه ای نداری؟
ات:راستش نه
این مدت اصلا وقت نداشتن عاشق بشم حتی اگه میخواستم
کوکی:نظرت رو راجع به....همه ی اعضای بی تی اس بدون دروغ بگو
ات:خب....باشه
جین به نظرم خیلی مهربونه سعی میکنه آدمو خوشحال کنه
شوگا هم بر خلاف ظاهرش اصلا آدم سردی نیست
مونی هم خیلی خوش رفتاره و همیشه وقتی ناراحتم کمکم میکنه
هوبی هم که دیگه یه جی فراتر از مهربون هر وقت یه جای دنس رو مشکل دارم کمکم میکنه
جیمین هم مثل هوبی هم خیلی مهربونه هم خیلی کیوته یکمم هاته ولی بیشتر کیوت
تهیونگی هم خیلی شوخ طبعه
و تو هم....راستش به نظرم خیلی خفنی و بعضی وقتا کیوت
ولی چرا این وسال هارو ازم میپرسی؟
کوکی:از سر کنجکاوی
ات:اوهوم رسیدیم
ممنون که تا اینجا منو رسوندی بای
کوکی؛خواهش میکنم خسته نباشی بای
فردا لازم نیست زودتر بیای ساعت ۸ بیا
ات:باشه....
نویسنده ویو
۵ سال هم اینطوری گذشت و ات و جونگ کوک با هم کلی تمرین کردن و امروز روزیه که fox know قراره دبیو کنه
فاکس نو ویو
لیا:دارم میمیرمممم از استرس
ات:منم همینطور
اسونا:اروم باشین بچه ها یا قبول میشیم یا نه دیگه نمیمیریم که اخه انقد استرس دارید
و اینکه چرا یوری افسرده شده؟
یوری حالت خوبه؟.....
۹.۰k
۱۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.