My daddy Ⓟ¹⁹
My daddy Ⓟ¹⁹
اجوما:دخترم اینجا اتاق تو (بغل اتاق مشترک یونا جیمین)
ات:مرسی ممنون
اجوما:خواهش میکنم آمم ببین اینجا هول تمیز من برات گذاشتم خواستی بری حموم می تونی استفاده کنی (انگار اومده هتل😐)
ات:نه مرسی ممنون
اجوما:خود دانی
(رفتش)
رو تخت نشستم کفشو در اوردم دراز کشیدم
ویو جیمین
از رفتار یونا واقعا عصبانی شدم یعنی هر آن یه چیزی بگه می خوابونم تو گوشش فک کنم ات ناراحت شد اخه اون کیه که میگه از دهات اومدی انگار خودش چه توفه ایه اه
یونا:جیمین
جیمین:.......
یونا:جیمین
جیمین:.........
یونا:جیمین با توهم چرا حرف نمی زنی
جیمین:بنال
یونا:چرا باید اون دختره هرز.ه شب باید بیاد تو خونه ما بخوابه ها
جیمین:(میزنه در گوشش) دفع اخرت باشه به اون میگی هرز.ه هرز. ه تو ایی که اون شب عروسی زیر اون دوست پسر حمالت داشتی ناله میکیردیو جون می دادی پس بهتر لقب خودتو به دیگران ندی
یونا:چند بار بهت بگم اون یه سو تفاهم بود چرا نمی فهمی
جیمین:لابد کسی که میگف ددی تندتر میخوام هر شب زیرت باشم خدمتکارای تو خونه بودن اره بگو دیگه (جر بنده خدا خدمتکارا 😐😂)
یونا:بازم دارم میگم جیمین اون یه اشتباه بود چقد بگم
جیمین:ببند دهنتو اصلا حوصله ندارم باهات بحث کنم
(جیمین از رو مبل پامیشه میره سمت اتاق ات تا ببینه چیزی لازم نداره یا نه )
ویو ات
رو تخت دراز کشیده بودم که دیدم صدای داد بی داد میاد که شنیدم جیمین گفت هر.زه تویی که اون شب عروسی داشتی زیر دوست پسر ناله میکردیو جون می دادی یعنی چی یعنی یونا یه جیمین خیانت کرده بود وادافاک (در اتاقش زده میشه )
ات:کیه
جیمین:منم می تونم بیا تو
ات:اره
جیمین:خب ات چیزی لازم نداری
ات:نه مرسی ممنون آمم جیمین میشه در ببندی بیای تو
جیمین:اره (میبنده درو)
ات:میشه بزاری برم چون هم احساس معذبی میکنم هم لباس راحتی ندارم هم یونا دوست نداره یه غریبه تو خونشون بخوابه
جیمین:به اون چه اصلا الان خودم برات لباس میارم اینجا خونه دومته هر وقت خواستی می تونی بیای بمونی
ات:مرسی ممنون جیمین یه سوال
جیمین:جون دلم بگو
ات:یونا بهت خیانت کرده
جیمین:چطور
ات:اخه صداتون تا اینجا میومد
جیمین:اره خیانت کرده تو شب عروسیمون
ات:خدای من میشه تعریف کنی
جیمین:اره
فلش بک**...........
شرط پارت بعد:
۱۱لایک۱۱کامنت
اجوما:دخترم اینجا اتاق تو (بغل اتاق مشترک یونا جیمین)
ات:مرسی ممنون
اجوما:خواهش میکنم آمم ببین اینجا هول تمیز من برات گذاشتم خواستی بری حموم می تونی استفاده کنی (انگار اومده هتل😐)
ات:نه مرسی ممنون
اجوما:خود دانی
(رفتش)
رو تخت نشستم کفشو در اوردم دراز کشیدم
ویو جیمین
از رفتار یونا واقعا عصبانی شدم یعنی هر آن یه چیزی بگه می خوابونم تو گوشش فک کنم ات ناراحت شد اخه اون کیه که میگه از دهات اومدی انگار خودش چه توفه ایه اه
یونا:جیمین
جیمین:.......
یونا:جیمین
جیمین:.........
یونا:جیمین با توهم چرا حرف نمی زنی
جیمین:بنال
یونا:چرا باید اون دختره هرز.ه شب باید بیاد تو خونه ما بخوابه ها
جیمین:(میزنه در گوشش) دفع اخرت باشه به اون میگی هرز.ه هرز. ه تو ایی که اون شب عروسی زیر اون دوست پسر حمالت داشتی ناله میکیردیو جون می دادی پس بهتر لقب خودتو به دیگران ندی
یونا:چند بار بهت بگم اون یه سو تفاهم بود چرا نمی فهمی
جیمین:لابد کسی که میگف ددی تندتر میخوام هر شب زیرت باشم خدمتکارای تو خونه بودن اره بگو دیگه (جر بنده خدا خدمتکارا 😐😂)
یونا:بازم دارم میگم جیمین اون یه اشتباه بود چقد بگم
جیمین:ببند دهنتو اصلا حوصله ندارم باهات بحث کنم
(جیمین از رو مبل پامیشه میره سمت اتاق ات تا ببینه چیزی لازم نداره یا نه )
ویو ات
رو تخت دراز کشیده بودم که دیدم صدای داد بی داد میاد که شنیدم جیمین گفت هر.زه تویی که اون شب عروسی داشتی زیر دوست پسر ناله میکردیو جون می دادی یعنی چی یعنی یونا یه جیمین خیانت کرده بود وادافاک (در اتاقش زده میشه )
ات:کیه
جیمین:منم می تونم بیا تو
ات:اره
جیمین:خب ات چیزی لازم نداری
ات:نه مرسی ممنون آمم جیمین میشه در ببندی بیای تو
جیمین:اره (میبنده درو)
ات:میشه بزاری برم چون هم احساس معذبی میکنم هم لباس راحتی ندارم هم یونا دوست نداره یه غریبه تو خونشون بخوابه
جیمین:به اون چه اصلا الان خودم برات لباس میارم اینجا خونه دومته هر وقت خواستی می تونی بیای بمونی
ات:مرسی ممنون جیمین یه سوال
جیمین:جون دلم بگو
ات:یونا بهت خیانت کرده
جیمین:چطور
ات:اخه صداتون تا اینجا میومد
جیمین:اره خیانت کرده تو شب عروسیمون
ات:خدای من میشه تعریف کنی
جیمین:اره
فلش بک**...........
شرط پارت بعد:
۱۱لایک۱۱کامنت
۱۶.۸k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.