ویو جیا
ویو جیا
کوک: ولی لونا خیلی جدی گرفته بودو وقتی میدید تهیونگ بت توجه میکنه یا مثلا ازت حرف میزنه و نگرانته
ته: لازم ب جزیات نیس( بیخیال
کوک: هس ... لونا با اینکه بچه بودی بت حسودی میکرد حتی ۰ند بار سعی کرد بدزدتت یا بلایی سرت بیاره
جیا: اماکان نداره بخواد و من نفهمم
کوک؛ فعلا کهه شده تهیونگ یجور جمجورش میکرد اقل جن نمیرسید اونم فقط بخواطر اینکه مراقبت باشه بد از ۴ سال از هم جدا شدن چون اون ۴ سال اهیونگ از بلاهایی که لونا میخواست سرت بیاره خسته شده بود
جیا: تو بفکر من بودی؟( اشاره ب تهیونگ
تهیونگم هیچی نگفتم مود خودشو داشت
جیا: ارع؟
کوک: ارع دیگه
جیا : لونارو دوس داشتی
ته: معلومه که ن ماه اول رابطمون فهمیدم با هزارانن ادم تو رابطس از چشم افتاده بود فقط سر گرمی بود برام هیچ قراریم نداشتیم الان زر میزه ازم بارداره
جیا: میخوای نصف شب برم هفتش کنم
کوک: بشین سر جات بچه
حیا: جدی ... ولی واقعا باورم نمیشه همچین کاری کردی
ته: باورت شه
انقدر خوش حال بودم نزدیک بود بغز بسوزههه
کوک: ولی لونا خیلی جدی گرفته بودو وقتی میدید تهیونگ بت توجه میکنه یا مثلا ازت حرف میزنه و نگرانته
ته: لازم ب جزیات نیس( بیخیال
کوک: هس ... لونا با اینکه بچه بودی بت حسودی میکرد حتی ۰ند بار سعی کرد بدزدتت یا بلایی سرت بیاره
جیا: اماکان نداره بخواد و من نفهمم
کوک؛ فعلا کهه شده تهیونگ یجور جمجورش میکرد اقل جن نمیرسید اونم فقط بخواطر اینکه مراقبت باشه بد از ۴ سال از هم جدا شدن چون اون ۴ سال اهیونگ از بلاهایی که لونا میخواست سرت بیاره خسته شده بود
جیا: تو بفکر من بودی؟( اشاره ب تهیونگ
تهیونگم هیچی نگفتم مود خودشو داشت
جیا: ارع؟
کوک: ارع دیگه
جیا : لونارو دوس داشتی
ته: معلومه که ن ماه اول رابطمون فهمیدم با هزارانن ادم تو رابطس از چشم افتاده بود فقط سر گرمی بود برام هیچ قراریم نداشتیم الان زر میزه ازم بارداره
جیا: میخوای نصف شب برم هفتش کنم
کوک: بشین سر جات بچه
حیا: جدی ... ولی واقعا باورم نمیشه همچین کاری کردی
ته: باورت شه
انقدر خوش حال بودم نزدیک بود بغز بسوزههه
۱۲.۴k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.