ویو ادمین
ویو ادمین
هر دو در نبردی سخت بودند و جونگ کوک داوری
چییزه خلاصه شروع کردن ب بازی بد از گزشت ۴۵ دقیقه بازی ب پایان رسید
کوک: برندههه ........... کیم تهیونگ
جیا : ن انصاف نیس ( کلافه غر غرو کیوووت)
ته: انصاف نیست چی؟ خودت دیدی که بردمم( مغرورانه حس قدرت
جیا: کل۸بخزحدهز
کوک: باخت درد داره
ته: خیلی ( اشاره ب جیا
جیا: اصلا بازی برد و باخت داره
تهیونگ پاشدو
ته: هر چی تو بگی
امد بره
کوک: کجا
ته: الان میام
کوک: اوکی
تهیونگ رفت و
جونگ کوک و جیا موندن تنها
کوک: یکی داره حرص میخوره
جیا: کی ؟ من؟ ننبایا
کوک: تو راس میگی
حیا: ارع
تهیونگ امد
کوک: کجا رفتی؟
ته: کار داشتم
جیا پاشد رف رو کاناپه ولو شد
کوک: تهیونگ
ته: ها
کوک: لونا
ته: وای دو دقیقه حرف اون نیار بزار مغزم راحت باشه
جیا: لونا چی
کوک: از تهیو..
تهیونگ دستشو انداخت جلو دهن کوک
ته: زدمش باش بحسم شد
هر دو در نبردی سخت بودند و جونگ کوک داوری
چییزه خلاصه شروع کردن ب بازی بد از گزشت ۴۵ دقیقه بازی ب پایان رسید
کوک: برندههه ........... کیم تهیونگ
جیا : ن انصاف نیس ( کلافه غر غرو کیوووت)
ته: انصاف نیست چی؟ خودت دیدی که بردمم( مغرورانه حس قدرت
جیا: کل۸بخزحدهز
کوک: باخت درد داره
ته: خیلی ( اشاره ب جیا
جیا: اصلا بازی برد و باخت داره
تهیونگ پاشدو
ته: هر چی تو بگی
امد بره
کوک: کجا
ته: الان میام
کوک: اوکی
تهیونگ رفت و
جونگ کوک و جیا موندن تنها
کوک: یکی داره حرص میخوره
جیا: کی ؟ من؟ ننبایا
کوک: تو راس میگی
حیا: ارع
تهیونگ امد
کوک: کجا رفتی؟
ته: کار داشتم
جیا پاشد رف رو کاناپه ولو شد
کوک: تهیونگ
ته: ها
کوک: لونا
ته: وای دو دقیقه حرف اون نیار بزار مغزم راحت باشه
جیا: لونا چی
کوک: از تهیو..
تهیونگ دستشو انداخت جلو دهن کوک
ته: زدمش باش بحسم شد
۱۵.۵k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.