زیر باران در سیاهی شب قدم زنانپرسه زدم در تنهاییو اشک ر
زیر باران در سیاهی شب قدم زنان،پرسه زدم در تنهایی و اشک ریختم برای
نبودنت چه سکوت مبهمی بود در میان شر شر باران...گاه خیال می کنم
هستی و دیوانه وار به دنبالت می گردم،باران صورتم را خیس
و چشمانم را باز می کندخوب می نگرم
اَه چه خیال زیباییست با تو بودن زیر باران
نبودنت چه سکوت مبهمی بود در میان شر شر باران...گاه خیال می کنم
هستی و دیوانه وار به دنبالت می گردم،باران صورتم را خیس
و چشمانم را باز می کندخوب می نگرم
اَه چه خیال زیباییست با تو بودن زیر باران
- ۲.۷k
- ۱۵ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط