شاید من کلمه ی تنفر و دسته کم گرفتم خسته شدم از بس سعی ...
شاید من کلمه ی تنفر و دسته کم گرفتم، خسته شدم از بس سعی کردم مثبت نگر باشم،امید داشته باشم،عشق بورزم،حالم خوب باشه، مدام سعی کنم بقیه رو بخندونم، و وقتی کوچیک ترین بهونه رو میخوای تا یکم خوشال شی،کل کائنات دست به دست هم میدن که تو به اون کاری که دوسش داری نرسی.
من همیشه خدارو پیشم حس میکنم،میدونم هوامو داره میدونم باهامه میدونم دوسم داره،چون منم عاشقشم، ولی الان چرا بهم نگا نمیکنه نمیدونم، مدام به خودم میگم نکنه ناراحتش کردم و روشو ازم برگردوننده.
مشکل اینجاس اینجور موقعه ها هیچی حالت و خوب نمیکنه، نه آهنگی، نه داد زدن زیر دوشی، نه گریه کردن زیر پتویی... هیچی هیچی، فقط خدا میتونه حالمو خوب کنه که الان بهم توجه نمیکنه.
کاش حداقل اون دوسم داشته باشه و به خواسته هام اهمیت بده):
من همیشه خدارو پیشم حس میکنم،میدونم هوامو داره میدونم باهامه میدونم دوسم داره،چون منم عاشقشم، ولی الان چرا بهم نگا نمیکنه نمیدونم، مدام به خودم میگم نکنه ناراحتش کردم و روشو ازم برگردوننده.
مشکل اینجاس اینجور موقعه ها هیچی حالت و خوب نمیکنه، نه آهنگی، نه داد زدن زیر دوشی، نه گریه کردن زیر پتویی... هیچی هیچی، فقط خدا میتونه حالمو خوب کنه که الان بهم توجه نمیکنه.
کاش حداقل اون دوسم داشته باشه و به خواسته هام اهمیت بده):
- ۲.۶k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط