⛓عشق دو طرفه ۳۴🖤⛓

⛓عشق دو طرفه ۳۴🖤⛓


بعد کلی بغلش کردم و گریه کردم از خوشحالی .....
رفتیم خونه رسیدیم دم خونه ...
جولی:وای خیلی خسته شدم ازت ممنونم عشق من
چا:من از تو ممنونم که اومدی تو زندگیم
رفتیم بالا تو اتاق

جولی:چا میشه لطفا زیپ لباسمو باز کنی
چا:آره ولی بعدش با من
جولی:ها؟منظورت چیه ؟چا واقعا میخای انجامش بدی اونم الان
چا:اوم اره الان الان خوب موقعیه
جولی:.........

زیپ لباسمو باز کردم ،دستای گرمشو روی شونه هام حس میکردم لباسمو آروم آروم آورد پایین موهامو زد کنار و گردنمو بوسید ....
لباسمو کاملا در آورد و فقط لباس زیر مونده بود
چا:الان بریم حمام میچسبع
جولی:اوک بریم
منو بغل کرد و بردم و حمام
جولی:هان؟تو از قبل حمام هم آماده کرده بودی
چا:اره عزیزم چون میدونستم یه حموم می‌چسبه قبلش
جولی:هوففف😐🙄
آروم وارد وان شد و منو روی پاهاش گذاشت لباس زیرمو در آورد و حمام کردیم و کلی تو حموم هم شیطونی .....
از حموم اومدیم بیرون و حوله هامون و پوشیدیم
و منو پرت کرد رو تخت وحولش را درآورد و حوله منو در آورد و از لبم شروع کرد به بوسیدن و تا ......
کارو شروع کرد و کلی درد داشتم اما چیزی نمیگفتم تا به کارش ادامه بده تا یه موقع سوفیا صدای مارا نشنوه
.......