*Dance in the sunset*PT9
حدود دو سه ساعت توی راه بودیم که صدای خلبان از توی بلندگوها اومد که میگفت
مسافرین محترم داریم به مقسد پاریس نزدیک میشیم.
لبخندی زدم و اروم ته رو صد زدم
+ته ته...تهیونگ؟(اروم تکونش میداد تا بیدار بشه)
-هوممم
+رسیدیم...
-کجا باید میرسدیم؟
+پاریس..
-اووو راست میگی
+بیدار شوو..
-باشه
چند بار پلک زد و کش و قوسی به بدنش دادو خمیازه کشید
-تو نخوابیدی؟
+نه...
-چرا؟
+خوابم نمیبرد
-اوووو
کم کم هواپیما نشست و سرعتش کم شد وسایلامون رو برداشتیم و پیاده شدیم رفتیم توی سالن مخصوص و منتظر بودیم که چمدون هامون بیاد.روی صندلی های فلزی گوشه ی سالن نشستیم رو به تهیونگ گفتم
+میریم هتل؟
-اممم نه...
+کجا میریم؟
-میریم خونه ی من...چون زیاد میرفتم و میومدم یه خونه برای خودم گرفتم
+اووو
-من برم چمدونا رو بیارم
+اوک
تهیونگ رفت و چمدن هارو از روی ریل برداشت و اومد سمتم بلند شدم و کیفم رو برداشتم و رفتیم بیرون از فرودگاه یه تاکسی گرفتیم سوار شدیم تهیونگ ادرس خونه رو داد حرکت کردیم سمت خونه وقتی رسیدیم ز ماشین پیاده شدیم وسالامون رو برداشتیم همین که به خودم اومدم و خونه ای که جلوی روم بود رو دیدم خودم ریختم پشمام موند جلل ملق
+ای...این خونه برای توعه؟
-اره
+واووو
-(خنده)
-بریم تو
+اوک
تهیونگ با کلید درو باز کرد و رفتیم تو اونقدری خونه خوشگل بود که نمیدونستم چی بگم و فقط دنبال تهیونگ میرفتم وارد خونه شدیم.طبقه ی هم کف خونه یه سالن بزرگ بود که دو دست مبل توش گذاشته بودن لی روی همشون ملافه کشیده بودن ته سالن یه اسانسور رفتیم سمت اون جمدونارو گذاشتیم توی اسانسور و سوار شدیم...رسیدیم طبقه ی دوم نسبت به طبقه ی اول کوچک بود ولی خب حس زندگی داشت چمدونامون رو گذاشتیم بیرون از اسانسور و رفتیم سمت اتاقامون تهیونگ اتاق مهمون رو که کنار اتاق خودش بود رو به من داد رفتم توی اتاقم روی تخت نشستم کشو قوسی به بدنم دادم و بلند شدم رفتم بیرون.
+ته ته...؟
+تهیونگگگ
-هوم کار داشتی؟
+ههییی.کجا بودی!!!
-توی اشپزخونه بودم داشتم یخچالو چک میکردم
+اووو...نه کاری نداشتم
برگشتم توی اتاقم و لباسامو عوض کردم مبایلمو برداشتمو چک کردم دوباره همون فیلم رقصنده ی شب اون من بودم لبخندی زدم و از اتاق رفتم بیرون و رو به تهیونگ گفتم
+ته..
-اهوم
+بابت رقصنده ی شب چیزی میدونی؟
-ام نه ولی خیلی دوست دارم بدونم اون کیه...
+نمیدونم باور میکنی یا نه ولی اون من بودم..
-جانم!!
+همون شب که نزدیک بود بهم تجاوز بشه...قبل داشتم برای خودم میرقصیدم
-واووو ولی کفشات که کفشای باله نبودن چطور؟
+با کفشای لژ دار میتونم راحت برقصم
-تو دیگه خیلی حرفه ایی
+(خنده)
-بزار ببینم نودل دارم اینجا...
رفت سمت کابینت و درشو باز کرد و دوتا نودل برداشت و گفت
-یسسسس دارممم
+(خنده)
یه قابلمه برداشت و گذاشت روی گاز و اب ریخت توش گاز رو روشن کرد و منتظر موند که اب جوش بیاد...پند مین که گذشت بلند شد و نودل هارو انداخت توی ابجوش و گفت
-نظرت چیه که عصر یکم بریم بگردیم؟
+خوبه...راستی بابت تمرین...
-زیر زمین اونجا تمرین میکنیم
+اهان
.
.
.
اسلاید دوم(استایل ا/ت توی فرودگاه)
اسلاید سوم(استایل تهیونگ توی فرودگاه)
مسافرین محترم داریم به مقسد پاریس نزدیک میشیم.
لبخندی زدم و اروم ته رو صد زدم
+ته ته...تهیونگ؟(اروم تکونش میداد تا بیدار بشه)
-هوممم
+رسیدیم...
-کجا باید میرسدیم؟
+پاریس..
-اووو راست میگی
+بیدار شوو..
-باشه
چند بار پلک زد و کش و قوسی به بدنش دادو خمیازه کشید
-تو نخوابیدی؟
+نه...
-چرا؟
+خوابم نمیبرد
-اوووو
کم کم هواپیما نشست و سرعتش کم شد وسایلامون رو برداشتیم و پیاده شدیم رفتیم توی سالن مخصوص و منتظر بودیم که چمدون هامون بیاد.روی صندلی های فلزی گوشه ی سالن نشستیم رو به تهیونگ گفتم
+میریم هتل؟
-اممم نه...
+کجا میریم؟
-میریم خونه ی من...چون زیاد میرفتم و میومدم یه خونه برای خودم گرفتم
+اووو
-من برم چمدونا رو بیارم
+اوک
تهیونگ رفت و چمدن هارو از روی ریل برداشت و اومد سمتم بلند شدم و کیفم رو برداشتم و رفتیم بیرون از فرودگاه یه تاکسی گرفتیم سوار شدیم تهیونگ ادرس خونه رو داد حرکت کردیم سمت خونه وقتی رسیدیم ز ماشین پیاده شدیم وسالامون رو برداشتیم همین که به خودم اومدم و خونه ای که جلوی روم بود رو دیدم خودم ریختم پشمام موند جلل ملق
+ای...این خونه برای توعه؟
-اره
+واووو
-(خنده)
-بریم تو
+اوک
تهیونگ با کلید درو باز کرد و رفتیم تو اونقدری خونه خوشگل بود که نمیدونستم چی بگم و فقط دنبال تهیونگ میرفتم وارد خونه شدیم.طبقه ی هم کف خونه یه سالن بزرگ بود که دو دست مبل توش گذاشته بودن لی روی همشون ملافه کشیده بودن ته سالن یه اسانسور رفتیم سمت اون جمدونارو گذاشتیم توی اسانسور و سوار شدیم...رسیدیم طبقه ی دوم نسبت به طبقه ی اول کوچک بود ولی خب حس زندگی داشت چمدونامون رو گذاشتیم بیرون از اسانسور و رفتیم سمت اتاقامون تهیونگ اتاق مهمون رو که کنار اتاق خودش بود رو به من داد رفتم توی اتاقم روی تخت نشستم کشو قوسی به بدنم دادم و بلند شدم رفتم بیرون.
+ته ته...؟
+تهیونگگگ
-هوم کار داشتی؟
+ههییی.کجا بودی!!!
-توی اشپزخونه بودم داشتم یخچالو چک میکردم
+اووو...نه کاری نداشتم
برگشتم توی اتاقم و لباسامو عوض کردم مبایلمو برداشتمو چک کردم دوباره همون فیلم رقصنده ی شب اون من بودم لبخندی زدم و از اتاق رفتم بیرون و رو به تهیونگ گفتم
+ته..
-اهوم
+بابت رقصنده ی شب چیزی میدونی؟
-ام نه ولی خیلی دوست دارم بدونم اون کیه...
+نمیدونم باور میکنی یا نه ولی اون من بودم..
-جانم!!
+همون شب که نزدیک بود بهم تجاوز بشه...قبل داشتم برای خودم میرقصیدم
-واووو ولی کفشات که کفشای باله نبودن چطور؟
+با کفشای لژ دار میتونم راحت برقصم
-تو دیگه خیلی حرفه ایی
+(خنده)
-بزار ببینم نودل دارم اینجا...
رفت سمت کابینت و درشو باز کرد و دوتا نودل برداشت و گفت
-یسسسس دارممم
+(خنده)
یه قابلمه برداشت و گذاشت روی گاز و اب ریخت توش گاز رو روشن کرد و منتظر موند که اب جوش بیاد...پند مین که گذشت بلند شد و نودل هارو انداخت توی ابجوش و گفت
-نظرت چیه که عصر یکم بریم بگردیم؟
+خوبه...راستی بابت تمرین...
-زیر زمین اونجا تمرین میکنیم
+اهان
.
.
.
اسلاید دوم(استایل ا/ت توی فرودگاه)
اسلاید سوم(استایل تهیونگ توی فرودگاه)
۸.۰k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.