لجباز جذاب P11
لجباز_جذاب P11
فردا
خیلی کم حوصله بودم و خواب الوود رفتیم مدرسه...
(مدرسه)
خانم هان: خب بچه ها کی میتونه این سوالی که همین الان حل کردم و حل کنه؟
کسی نیست؟
دیگه.....
اومممم شمااا اسمت چیه؟
ویو آیو
وقتی معلم داشت مبحث رو حل میکرد من سررم بند و... وقتی به سمتون اشاره کرد که بگم هنگ کردم...
×من؟
خانم هان: شما نه کناریت؟
و متاسفانه کناریم ات بوود و داشت چرت میزد.. تمام بچه های کلاس زدن زیر خنده...
×اتتتت.... اتتتت پاشووو
+ ها.. هاا اممم چیشده؟ چرا دارن میخندن؟
×گند زدی دوباره...
خانم هان: وقت خواب...؟ فکر کنم اینجا رو با خونتون اشتباه گرفتی عزیزم.... من سه ساعت وقتمو میزارم برا شماااا اون وقت خانوووم میگیره میخوابه... پاشووو ببینم
+ببخشید خانووم دیگه تکرار نمیشه..
خانم هان: اسمت؟
+کیم ات
خانم هان: زوود باش بیرون کلاس وایستا تا ببینم کی میخوابه....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از کلاس..
ویو ات
عصبانی اممم خیلییییی اون قدر که میخوام یکی رو جرررش بدمممم
زنیکههه چندش
زووود باش برو بیرون واستااااا
اههه حالم بهم میخوره
_خخخ باورم نمیشه!
+اووووو چتههه بازم تو
_واقعا که فکرشم واسم سخت بود تو اینجوری تهیونگ اون جوری خخخ
+ببین پسر جووون بهتره مواظب حرف زدنت باشی وگرنه.. گرون واست تموم میشه.. اینو بکن تو اون مخت...
_اوههه ببین کی داره به کی میگه..
+هنوز کار اون شبت فراموش نشده
_تازه کجاشو دیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
×وااای اتتتت چیکار کردی این خیلی بد اخلاقههه
+کی؟
×خانم هان
_اوه اوه چ کسی هم نصیبتون شده.. خخخ
+هرر هرر هرر نخندی نمیگیم مغروری
_مواظب باش داری چی میگی..
×ولش کنن اینا رو...
ات برات بپا گذاشته یعنیی...
+چییی؟ کی؟
×اون پسره رو میبینی؟ اونه
+اهه
حالا تو از کحا فهمیدی؟
×فهمیدم دیگه...
مواظب باش.. گفتش اگه دیگه.. تکرار کنی اخراجی کلا از کلاسش
+خخ زنیکه اشغال من اخراجم خودتو و جدت و یه جا..
×بس کن الان وقت این حرفا نیست..
+خببب حالا پسره هممم بدک نیست..
_خخخخ پس برو باهاش رل بزن
+فکر خوبیه ببینم چجوری میشه مخشو زد..؟
اسمش چیه؟
_چا اوون وو
+عاا مرسی
فردا
خیلی کم حوصله بودم و خواب الوود رفتیم مدرسه...
(مدرسه)
خانم هان: خب بچه ها کی میتونه این سوالی که همین الان حل کردم و حل کنه؟
کسی نیست؟
دیگه.....
اومممم شمااا اسمت چیه؟
ویو آیو
وقتی معلم داشت مبحث رو حل میکرد من سررم بند و... وقتی به سمتون اشاره کرد که بگم هنگ کردم...
×من؟
خانم هان: شما نه کناریت؟
و متاسفانه کناریم ات بوود و داشت چرت میزد.. تمام بچه های کلاس زدن زیر خنده...
×اتتتت.... اتتتت پاشووو
+ ها.. هاا اممم چیشده؟ چرا دارن میخندن؟
×گند زدی دوباره...
خانم هان: وقت خواب...؟ فکر کنم اینجا رو با خونتون اشتباه گرفتی عزیزم.... من سه ساعت وقتمو میزارم برا شماااا اون وقت خانوووم میگیره میخوابه... پاشووو ببینم
+ببخشید خانووم دیگه تکرار نمیشه..
خانم هان: اسمت؟
+کیم ات
خانم هان: زوود باش بیرون کلاس وایستا تا ببینم کی میخوابه....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از کلاس..
ویو ات
عصبانی اممم خیلییییی اون قدر که میخوام یکی رو جرررش بدمممم
زنیکههه چندش
زووود باش برو بیرون واستااااا
اههه حالم بهم میخوره
_خخخ باورم نمیشه!
+اووووو چتههه بازم تو
_واقعا که فکرشم واسم سخت بود تو اینجوری تهیونگ اون جوری خخخ
+ببین پسر جووون بهتره مواظب حرف زدنت باشی وگرنه.. گرون واست تموم میشه.. اینو بکن تو اون مخت...
_اوههه ببین کی داره به کی میگه..
+هنوز کار اون شبت فراموش نشده
_تازه کجاشو دیدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
×وااای اتتتت چیکار کردی این خیلی بد اخلاقههه
+کی؟
×خانم هان
_اوه اوه چ کسی هم نصیبتون شده.. خخخ
+هرر هرر هرر نخندی نمیگیم مغروری
_مواظب باش داری چی میگی..
×ولش کنن اینا رو...
ات برات بپا گذاشته یعنیی...
+چییی؟ کی؟
×اون پسره رو میبینی؟ اونه
+اهه
حالا تو از کحا فهمیدی؟
×فهمیدم دیگه...
مواظب باش.. گفتش اگه دیگه.. تکرار کنی اخراجی کلا از کلاسش
+خخ زنیکه اشغال من اخراجم خودتو و جدت و یه جا..
×بس کن الان وقت این حرفا نیست..
+خببب حالا پسره هممم بدک نیست..
_خخخخ پس برو باهاش رل بزن
+فکر خوبیه ببینم چجوری میشه مخشو زد..؟
اسمش چیه؟
_چا اوون وو
+عاا مرسی
۱۳.۰k
۰۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.