لجباز جذابP10
لجباز_جذابP10
علامت تهیونگ (÷) علامت آیو(×)
علامت کوک (_) علامت ا/ت (+)
علامت جیمین (*)
÷ شما جایی نمیری ات
ویو ات
تهیونگ کلا فرق کرده بوود یه جوری باهام صحبت میکرد انگار صاحبمه و باید حتما از اون اجازه بگیرم و این منو عصبانی کرده بود
کوک هم طوری رفتار میکرد انگار نگرانمه و این خیلی رو مخم بوود...
_تهیوونگگگ... بیا بریم
+یاااااا تهیونگگگگ اون رو مو...
÷اون رو تو چی؟ هووومـ... بگووو
_تهیونگگگگ
که یهوو جیمین و آیو هم اومدن و
خوشبختانه این بحث تموم شد و با آیو رفتیم توی اتاقم...
×روال نبودی امروز اصلا..؟ چیشده؟
+میدونیی همش تقصیر تهیونگههه اگه انقدر حساس نمیبود الانم وضعیت من این نبود که...
×خب مگه چیشده؟
+هیچی بابا گیرایه الکی...
×حتما فهمیده تو اومدی دیشب؟ اره...؟
وااای دختر نمیدونست؟
+اوم واسه همین اعصابش خورده...؟
اما نههههه دیگههههه دررر این حدددد اههه
×اشکال نداره داشتم امروز حالشو سر جاش میاوردم که سرو کله جیمین پیدا شد و...
+هووممم درکت میکنم
×اره اینام دیگه خیلی شاخ شدن باید یه درس درست و حسابی بهشون بدیم موافقی؟
+مثلا همین الان.... خوبه؟
×افرییین زدی تو خال....
ببین ما میتونیم یه جوری اعصابشونو خورد کنیم اما چجوری؟
الان اونا معلوم نیست دارن چیکار میکنن
+یسسسس ماموریت شروع شد... ببین من براشون شربت میبرم و سرک میکشم ببینم چیکار میکننن و تو هم از تهیونگ میخوای که دستشویی رو نشونت بده مثلا من نگفتم کجاست اوک؟
×وااای محشرهههه پس بزن بریم..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تق.. تقق
÷بله بیا توو
+ براتون شربت اوردم تا کارتون خوب..
×وااااییییی تهیونگگگ
÷چیه؟
×دسشویی تون کجاست؟ من نمیدونم کجاست؟
+وااایی ری. دی...
_چی؟
+هیچی... خخخ
÷واقعا نمیدونی پس بیا تا بهت نشون بدمم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو آیو
میدونستم ریدم اما چه کنم شده دیگه...
از انجا که استرس داشتم.. تهیونگ بهم نشون و تا خواست بره منم دوییدم به اون سمت دیگه حال و تهیونگ برگشت و.... متاسفانه...
÷مطمئنی راه درسته؟
×دیگه ندارم..
÷همین الان گفتی که..!
×خووو دیگه الان ندارم ایشش.. حالا تو برو چیکار به من داری؟
÷ببین هی بهت..
×هی بهم؟ چی؟ هووم؟
÷دختره... پ.. روو
×ببینم چیزی گفتی؟
÷نههه بروو
چن پارت براتون گذاشتم ببخشید ک نبودممممممم
راسی ادمین نَمِرده🤣😂🤌🏻
علامت تهیونگ (÷) علامت آیو(×)
علامت کوک (_) علامت ا/ت (+)
علامت جیمین (*)
÷ شما جایی نمیری ات
ویو ات
تهیونگ کلا فرق کرده بوود یه جوری باهام صحبت میکرد انگار صاحبمه و باید حتما از اون اجازه بگیرم و این منو عصبانی کرده بود
کوک هم طوری رفتار میکرد انگار نگرانمه و این خیلی رو مخم بوود...
_تهیوونگگگ... بیا بریم
+یاااااا تهیونگگگگ اون رو مو...
÷اون رو تو چی؟ هووومـ... بگووو
_تهیونگگگگ
که یهوو جیمین و آیو هم اومدن و
خوشبختانه این بحث تموم شد و با آیو رفتیم توی اتاقم...
×روال نبودی امروز اصلا..؟ چیشده؟
+میدونیی همش تقصیر تهیونگههه اگه انقدر حساس نمیبود الانم وضعیت من این نبود که...
×خب مگه چیشده؟
+هیچی بابا گیرایه الکی...
×حتما فهمیده تو اومدی دیشب؟ اره...؟
وااای دختر نمیدونست؟
+اوم واسه همین اعصابش خورده...؟
اما نههههه دیگههههه دررر این حدددد اههه
×اشکال نداره داشتم امروز حالشو سر جاش میاوردم که سرو کله جیمین پیدا شد و...
+هووممم درکت میکنم
×اره اینام دیگه خیلی شاخ شدن باید یه درس درست و حسابی بهشون بدیم موافقی؟
+مثلا همین الان.... خوبه؟
×افرییین زدی تو خال....
ببین ما میتونیم یه جوری اعصابشونو خورد کنیم اما چجوری؟
الان اونا معلوم نیست دارن چیکار میکنن
+یسسسس ماموریت شروع شد... ببین من براشون شربت میبرم و سرک میکشم ببینم چیکار میکننن و تو هم از تهیونگ میخوای که دستشویی رو نشونت بده مثلا من نگفتم کجاست اوک؟
×وااای محشرهههه پس بزن بریم..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تق.. تقق
÷بله بیا توو
+ براتون شربت اوردم تا کارتون خوب..
×وااااییییی تهیونگگگ
÷چیه؟
×دسشویی تون کجاست؟ من نمیدونم کجاست؟
+وااایی ری. دی...
_چی؟
+هیچی... خخخ
÷واقعا نمیدونی پس بیا تا بهت نشون بدمم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو آیو
میدونستم ریدم اما چه کنم شده دیگه...
از انجا که استرس داشتم.. تهیونگ بهم نشون و تا خواست بره منم دوییدم به اون سمت دیگه حال و تهیونگ برگشت و.... متاسفانه...
÷مطمئنی راه درسته؟
×دیگه ندارم..
÷همین الان گفتی که..!
×خووو دیگه الان ندارم ایشش.. حالا تو برو چیکار به من داری؟
÷ببین هی بهت..
×هی بهم؟ چی؟ هووم؟
÷دختره... پ.. روو
×ببینم چیزی گفتی؟
÷نههه بروو
چن پارت براتون گذاشتم ببخشید ک نبودممممممم
راسی ادمین نَمِرده🤣😂🤌🏻
۱۵.۴k
۰۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.