اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۴۱
(ویو نابی)
خوابیدم چشمام باز کردم صبح شده بود ساعت ۶ بود رفتم سمت حموم
و یک دوش گرفتم لباس راحتی پوشیدم یکم میکاپ کردم........
و به سمت طبقه پایین رفتم وقتی از پله پایین می یومدم صدای جونگ کوک
میومد ولی فکر کردم خیالاتی شدم وقتی رفتم پایین جونگ کوک دیدم
که با مامانی نشسته بود و داشت می خندید..... یعنی کله سحر چرا اومده
نابی: صبح بخیر
نگاهش به من داد
جونگ کوک: صبح بخیر.....
مامانی: صبح بخیر پرنسسم
رفتم روی کاناپه نشستم جونگ کوک نگاهش به من داد
جونگ کوک: نابی چرا دیشب ناپدید شدی می دونی چقدر دنبالت گشتم
نابی: اصلأ مگه وقتی وارد بار شدیم تو با من بودی...منم یکم موندم رفتم
جونگ کوک: اوکی تقصیر منه ولی چرا خبر ندادی
یکم حرصم گرفت از رفتارش
نابی: دلم خواست به تو چه
جونگ کوک: از این به بعد باید خبر بدی
داشتم با جونگ کوک بحث می کردم که هیونگ سو با لباس خوابش و یک پتو
که دورش بود اومد پایین کاملآ غرق خواب بود اومد و مثل اسکلا غرق خواب
سلام داد
هیونگ سو: سلام
اومد روی مبل دراز شد سرش روی پاهام گذاشت و با خنده رو مخی گفت
هیونگ سو: صبح زودی چرا دعوا می کنی بخاطر تو بیدار شدم الان عین
آدم بشین تا من اینجا بخوابم
جونگ کوک که یکم تعجب کرده بود ولی یکم هم عصبی بود نگام کرد
نابی: مگه اتاق نداری برو اونجا بخواب
هیونگ سو: دلم می خواد......ساکت بشین با دوستت بحث کن
نابی: جونگ کوک این اسکل کیوت پسر عموم هست
جونگ کوک: که اینطور خوشبختم...
نمی دونم چرا جونگ کوک عصبی بود هیونگ سو با یکم اسکل بازی گفت
هیونگ سو: پس من کیوتم.....یاه یاه ....کیوت تویی
و خوابید مامانی رفت آموزشگاه منم آروم سر هیونگ سو گذاشتم روی متکا
نابی: بریم یک جا دیگه حرف بزنیم تا ایشون بخوابه
جونگ کوک: باشه
بلند شدم به سمت اتاق من رفتیم جونگ کوک نشست روی صندلی میز که داخل
اتاقم بود
نابی: اوم چیزی شده چرا سر صبحی عصبی
یکم عصبی بود
جونگ کوک: چرا اصلا حرفم گوش نمی کنی
اهه این چشه
نابی:..............






لباس صبح نابی
دیدگاه ها (۷)

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۴۲ (ویو جونگ کوک)دیش...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۴۳(ویو نابی)رفتم پای...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۴۰ (ویو نابی)رفتم خو...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۳۹ (ویو نابی)نابی: ا...

"سرنوشت " p,38...یهو .... ا/ت رو بغل کرد و پیشونیشو بوسید .....

پارت ۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط