پارت

پارت ۶

وقتی که میرسن به بیمارستان
جونگکوک از ماشین پیاده میشه
وات رو براید استایل بغل میکنه
و وارد بیمارستان میشه

جونگکوک: تو این خراب شده کسی نیست.... داد...
پرستار: اقای محترم اروم باشید ای.....
جونگکوک: این چرت و پرت حرفاتو برای خودت نگه دار بگو دکتر کجاست
پرستار: از این طرف لطفا

ویو یک ساعت بعد

جونگکوک: اقای دکتر حال ات خوبه
دکتر: باید چند روز اینجا باشن
جونگکوک: چرا
دکتر: طبق آزمایش هایی که انجام دادیم
فهمیدیم ایشون مورد حمله قرار گرفتن
جونگکوک:😨😨
دکتر: و فهمیدیم که خونی که از سرشون
ریخته میشود به دلیل اینکه سرشون به یه
جایی برخورد کرده و یا از یه ارتفاع کوتاهی
افتاده باشن و خوشبختانه سرشون اسیب
ندیده ولی....
جونگکوک: ولی چی


♥منتظر پارت بعدی باشید ♥
دیدگاه ها (۳)

پارت ۷دکتر: متاسفانه رحمشوش اسیب دیده شدهجونگکوک: ات خوب میش...

پارت ۱۴جونگکوک: راستش من یه مافیام ات: باورم نمیشه جونگکوک: ...

پارت ۵ات: چرا به صندلی بسته شدم ات: بابا ( تعجب) ات: چرا منو...

پارت ۴روز ها گذشت و ات هر دلیلی برای نزدیک شدن به جونگکوک یه...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

بازگشت فرمانده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط