مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است

در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

 

قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه

دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است

 

تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند

کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

 

باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق 

آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است

 

فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست

دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است

 

هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست

اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است

 

کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من

 «آرزوی وصل » از « بیم جدایی » بهتر است

 

فاضل نظری
دیدگاه ها (۳)

قاصد بی خبر جواب نامه ام از بس ، ز جانان دیر می آیدجوان گر م...

روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتمحال اگر چه هیچ نذری عهده دا...

دلم گرفته ، ای دوست! هوای گریه با منگر از قفس گریزم کجا روم ...

" بچه ها صبحتان بخیر ، سلام !درس امروز ، فعل مجهول است فعل م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط