۱۶
خوناشام جذاب من ¹⁶
دستگیره رو کشیدم درو باز کردم و رفتم داخل
ولی با دیدن یه باشگاه معمولی اهمیت ندادم درو بستم و برگشتن سمت
در قرمز رنگ جلوی در ایستادم و یه گاز از سیب داخل دستم زدم
دستگیره رو کشیدم و درو باز کردم
بوی خون اولین چیزی بود که به مشامم رسید
داخل اتاقو نگاه کردم یه صندلی وسط اتاق بود که جنسش از اهن بود
و روش پر از خون بود
گوشه ی اتاق یه میز بزرگ بود که روش انواع وسایل شکنجه بود
گوشه ی دیگه اتاق یه تخت اهنی بود که چند تا زنجیر بهش وصل بود
سیب دستم افتاد و چرخون چرخون رفت سمت میز شکنجه
دستگیره رو کشیدم درو باز کردم و رفتم داخل
ولی با دیدن یه باشگاه معمولی اهمیت ندادم درو بستم و برگشتن سمت
در قرمز رنگ جلوی در ایستادم و یه گاز از سیب داخل دستم زدم
دستگیره رو کشیدم و درو باز کردم
بوی خون اولین چیزی بود که به مشامم رسید
داخل اتاقو نگاه کردم یه صندلی وسط اتاق بود که جنسش از اهن بود
و روش پر از خون بود
گوشه ی اتاق یه میز بزرگ بود که روش انواع وسایل شکنجه بود
گوشه ی دیگه اتاق یه تخت اهنی بود که چند تا زنجیر بهش وصل بود
سیب دستم افتاد و چرخون چرخون رفت سمت میز شکنجه
۱۰.۱k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.