عشق اغیشته به خون

عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۶۹

میون‌شی با بغض گفت : اونی هانگول خیلی بده .. چطور با فرزنده خودش اینکارو کرد.. جیمین آروم نگاهش کرد سپس دست میون‌شی را پر دستش گرفت و با لحن گرمی گفت : ناراحت نباش دیگه تو هستی منم همین طور کنارشیم
میون‌شی بی درنگ آروم گفت : درسته منم زود مادر نمیشم نمیخواهم بسم از فرست استفاده میکنم و باهاش وقت میگذرونم تا با بچه ها بهتر رابطه داشته باشم
جیمین خندید و آورم گفت: پس که نمی‌خواهید زود مادر بشین آره
میون‌شی آورم خندید: یجورایی
جیمین به ساعت نگاه کرد سپس آروم و بی‌حال گفت : خوب بریم بخوابیم دیر وقته .. میون‌شی سری تکون داد سپس از کنار میز به سمت کمد لباس رفت و بعد از عوض کردن لباس دراز کشید .. یک روز دیگری هم به پایان رسید خسته کننده ولی در حال رومانتیک بودن
دیدگاه ها (۰)

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۷۰در خسوف شادی های از دست رفتهایستا...

مین جی عمیق نگاهش کرد و آروم گفت : تهیونگ ؟ از کس دوقطبی شدی...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۶۸کلافه عینک های طبی ای را از روی چ...

خب من دیگه به این فیک ادامه نمیدم چون نه حمایت میشه نه کامنت...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۷۵مین جی استرس ای خندید : آره بیدار...

( عشق اغیشته به خون )پارت ۱۶۳جیمین دستش میون‌شی را پایین آور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط