فیک وقتی دخترشی ولی همیشه بین تو و برادرت فرق میذاشت
Part 47
پی دی نیم:قرار ایشون رو دعوت کنم اینجا که توی کمپانی ما کار کنن و توی موزیک ویدیو ها بتونیم از ابتکار خوب ایشون بهره بگیریم....راستی شوگا فامیل شما نیست؟
شوگا ویو:مونده بودم چی بگم...اصلا من لیاقت اسم پدر بودن رو برای ات داشتم.....اصلا درست بود به عنوان پدرش خودم رو معرفی کنم؟.......ولی میخوام اینجا سرمو بالا بگیرم و بگم آره مین ات دختر منه....البته دختری هست که از خون منه......ولی اونجور که حقش بود براش پدری نکردم.....
شوگا:آره...اون دختر منه
پیدینیم:جدی میگی دیگه؟....پس چرا تا الان از این استعدادش رونمایی نکرده بودی؟
شوگا:خواستم استعدادش رو تا امروز افزایش بده تا همه رو با هم ببینی
پیدینیم:پس الکی نیست که قابل پیشینی هستی.....خب من به عنوان مدیر کمپانی تا فردا یا پس فردا یه قرار با ایشون میذارم بعد به شما ها هم میگم که بیایین...خب میتونین تمرین کنین یا اگه خواستین برین خونه...امروز کار زیاد خاصی نداریم
شوگا:شماره ی مین ات رو هم دارین؟
پیدینیم:نه....میخواستم از تو بگیرمش
شوگا:این چند روزه سیم کارتش رو عوض کرده شمارش رو یادم نیست پیدا کردی برام اس ام اس کن.....احتمالا خیلی سرش شلوغه
پیدینیم:باشه
......
(وقتی پی دی نیم رفت)
جیمین:حالا میخوای چیکار کنی؟
شوگا:برش میگردونم
تهیونگ:حالا چجوری میخوای برش گردونی؟
شوگا:همه ی سعی و تلاشم رو میکنم که برش گردونم
نامجون:کمکی از ما برمیاد؟
شوگا:نه ممنونم
جونگکوک:هیونگ کمک خواستی میتونی رو همه ی ما حساب کنی
شوگا:خیلی ازتون ممنونم من فعلا میرم بچه ها
اعضا:باشه فعلا
شوگا ویو:خیلی خوب شد که چند روز بعد پی دی نیم قراره با ات جلسه بزاره البته اگه ات قبول کنه.....ولی خیلی خوشحالم این میتونه بهونه ای باشه که راحت تر بهش برسم و برش گردونم خونه.....رفتم خونه به به محض اینکه رفتم داخل لوکا و میونگ خیلی سریع اومدن جلو
میونگ:چی شد؟از ات خبری شد؟پیداش کردی؟
لوکا:بابا چی شد؟
شوگا:بزارین بیام تو بعد حمله کنین بهم با سئوالاتون.....راستش چند روز دیگه قراره باهاش جلسه داشته باشیم
میونگ:و؟
شوگا:و همه ی سعی میکنم برش گردونم خونه
میونگ:باید بیاریش خونه شوگا....باشه؟
شوگا:باشه
ادامه دارد.....
اینم یه پارت دیگه:)
پی دی نیم:قرار ایشون رو دعوت کنم اینجا که توی کمپانی ما کار کنن و توی موزیک ویدیو ها بتونیم از ابتکار خوب ایشون بهره بگیریم....راستی شوگا فامیل شما نیست؟
شوگا ویو:مونده بودم چی بگم...اصلا من لیاقت اسم پدر بودن رو برای ات داشتم.....اصلا درست بود به عنوان پدرش خودم رو معرفی کنم؟.......ولی میخوام اینجا سرمو بالا بگیرم و بگم آره مین ات دختر منه....البته دختری هست که از خون منه......ولی اونجور که حقش بود براش پدری نکردم.....
شوگا:آره...اون دختر منه
پیدینیم:جدی میگی دیگه؟....پس چرا تا الان از این استعدادش رونمایی نکرده بودی؟
شوگا:خواستم استعدادش رو تا امروز افزایش بده تا همه رو با هم ببینی
پیدینیم:پس الکی نیست که قابل پیشینی هستی.....خب من به عنوان مدیر کمپانی تا فردا یا پس فردا یه قرار با ایشون میذارم بعد به شما ها هم میگم که بیایین...خب میتونین تمرین کنین یا اگه خواستین برین خونه...امروز کار زیاد خاصی نداریم
شوگا:شماره ی مین ات رو هم دارین؟
پیدینیم:نه....میخواستم از تو بگیرمش
شوگا:این چند روزه سیم کارتش رو عوض کرده شمارش رو یادم نیست پیدا کردی برام اس ام اس کن.....احتمالا خیلی سرش شلوغه
پیدینیم:باشه
......
(وقتی پی دی نیم رفت)
جیمین:حالا میخوای چیکار کنی؟
شوگا:برش میگردونم
تهیونگ:حالا چجوری میخوای برش گردونی؟
شوگا:همه ی سعی و تلاشم رو میکنم که برش گردونم
نامجون:کمکی از ما برمیاد؟
شوگا:نه ممنونم
جونگکوک:هیونگ کمک خواستی میتونی رو همه ی ما حساب کنی
شوگا:خیلی ازتون ممنونم من فعلا میرم بچه ها
اعضا:باشه فعلا
شوگا ویو:خیلی خوب شد که چند روز بعد پی دی نیم قراره با ات جلسه بزاره البته اگه ات قبول کنه.....ولی خیلی خوشحالم این میتونه بهونه ای باشه که راحت تر بهش برسم و برش گردونم خونه.....رفتم خونه به به محض اینکه رفتم داخل لوکا و میونگ خیلی سریع اومدن جلو
میونگ:چی شد؟از ات خبری شد؟پیداش کردی؟
لوکا:بابا چی شد؟
شوگا:بزارین بیام تو بعد حمله کنین بهم با سئوالاتون.....راستش چند روز دیگه قراره باهاش جلسه داشته باشیم
میونگ:و؟
شوگا:و همه ی سعی میکنم برش گردونم خونه
میونگ:باید بیاریش خونه شوگا....باشه؟
شوگا:باشه
ادامه دارد.....
اینم یه پارت دیگه:)
۲۴.۰k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.