میدونی

می‌دونی؟
من فکر می‌کنم احساسِ ما به آدمها هم رنگ داره!
احساسِ من به گلدون‌های باغچه‌مون رنگش سبزه،
پر از امید، پر از حسِ نشاط و سرزندگی!
یا احساسم به مادرم رنگش سفیده،
 پاک و معصومانه و دوست داشتنی.
احساسم به پدرم رنگش زرده،
 گرم و پر از حسِ امنیت!
من برای احساسم به هر کدوم از آدما یه رنگ رو انتخاب می‌کنم!
برای خواهرم بنفش،
برای دوستام صورتی!
اما برای تو...
احساسم بهت رنگش نارنجیه!
احساسی که توصیفش برام پیچیده‌ست.
می‌دونی...
یه جور احساسِ شاعرانه‌ی دلنشین
که نه به تندی و تیزیِ رنگِ قرمزه،
نه به ملایمتِ رنگِ آبی!
تو نارنجیِ منی!
که همیشه بودن تو رو به بقیه ترجیح می‌دم.
مثل اون وقتا که برای نقاشی کشیدنم،
به‌جایِ هر رنگِ گرم و دلپذیری، نارنجی رو انتخاب می‌کردم!
تو رنگِ نارنجیِ احساسِ منی!
و من این احساسم رو ، که باعثش تویی، خیلی دوست دارم.🧡

#میم_ماهزاد
دیدگاه ها (۱)

باید امروز از شاخه های آفتاب،برای چشم هایت نور  بچینم...دلتن...

همیشه فکر می کردم که سکوت بوی شب بو میدهدشاید هم بوی نرگس .....

چشمانت داستانی‌ست پرماجرا...همچون کتاب‌های پرهیجان دوران نوج...

به زیر سایه‌ی زلف تو آمده‌ست دلم به غم بگوی که این خسته در پ...

🌈 «می‌دونی چرا پنجره‌های ارسی همیشه پر از رنگ بودن؟ فقط برای...

تک پارتی از نامجون

یه حوض گرد قشنگ آبی رنگ وسط حیاط داشتیم که از هر فرصتی استفا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط