پارت: ⓪①
پارت: ⓪①
ویو ا/ت:
وقتی دیدم رفت بیدار شدم. و رفت به سمت دستشویی تو راه داشتم برا خودم چشمامو میمالیدم که یهو خوردم به مربی کوک وقتی داشتم میوفتادم مربی کوک منو گرفت ولی چون کاشی سر بود با هم افتادیم ولی اون اومد پشت من که اگه افتادم اسیب نبینم که یهو متوجه نشدم چی شد دیدم رویه مربی کوک هستم و بهش زل زدم
ا/ت:
چیزه...
ام... راستش. یادم اومد باید برم دستشویی.
(سریع پاشد رفت)
.
.
.
.
تهیونگ: اینجا چخبر..... واتتتتتتتت هل چییی شما دوتا کنار هم پشمامممممم چجوری با هم کنار اومدین شما که باهم اینه سگو گربه بودیننن وات فاک. من دارم چی میبینم... ایا دارم میمیرم؟ یا اینکه خوابه کوک یه سیلی بزن بهم.... شایدم دارپ فک میکنم. نهههه واقعیهه ننه. کجاایی که ببینی بلاخره کوک از سگ بودن ادم شده
واسا ببینم....
تو اصن اینجد چیکار میکنی
(منظورش به کوکه)
من ا/ت اوردم خونم چون زندگیش به فنا رفت نه تویه روانیو تو خودت خونت داری ماشین داری ننه داری بابا داری
کوک: د اخه خط کش بزار حرف بزنم عههه چقد زر میزنی
تهیونگ: خب گوهتو بخور
کوک: ببین یجوری میزنمت از خط کش تبدیل به جارو کش شیا
تهیونگ: بیا برو بابا.
ا/ت: عهههههه بسه دیهه
تهیونگ و کوک: هاا؟
ا/ت: میگم بسه
تهیونگ و کوک: ها؟
ا/ت: هاهو خط کش خر عه
ویو ا/ت:
وقتی دیدم رفت بیدار شدم. و رفت به سمت دستشویی تو راه داشتم برا خودم چشمامو میمالیدم که یهو خوردم به مربی کوک وقتی داشتم میوفتادم مربی کوک منو گرفت ولی چون کاشی سر بود با هم افتادیم ولی اون اومد پشت من که اگه افتادم اسیب نبینم که یهو متوجه نشدم چی شد دیدم رویه مربی کوک هستم و بهش زل زدم
ا/ت:
چیزه...
ام... راستش. یادم اومد باید برم دستشویی.
(سریع پاشد رفت)
.
.
.
.
تهیونگ: اینجا چخبر..... واتتتتتتتت هل چییی شما دوتا کنار هم پشمامممممم چجوری با هم کنار اومدین شما که باهم اینه سگو گربه بودیننن وات فاک. من دارم چی میبینم... ایا دارم میمیرم؟ یا اینکه خوابه کوک یه سیلی بزن بهم.... شایدم دارپ فک میکنم. نهههه واقعیهه ننه. کجاایی که ببینی بلاخره کوک از سگ بودن ادم شده
واسا ببینم....
تو اصن اینجد چیکار میکنی
(منظورش به کوکه)
من ا/ت اوردم خونم چون زندگیش به فنا رفت نه تویه روانیو تو خودت خونت داری ماشین داری ننه داری بابا داری
کوک: د اخه خط کش بزار حرف بزنم عههه چقد زر میزنی
تهیونگ: خب گوهتو بخور
کوک: ببین یجوری میزنمت از خط کش تبدیل به جارو کش شیا
تهیونگ: بیا برو بابا.
ا/ت: عهههههه بسه دیهه
تهیونگ و کوک: هاا؟
ا/ت: میگم بسه
تهیونگ و کوک: ها؟
ا/ت: هاهو خط کش خر عه
۷.۸k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.