Feikshadows of my Heart

Feik:shadows of my Heart
in the silence between us, love still whispers

ساعت ۷:۲۱ pm به وقت کره ی جنوبی:
هی جو: بالاخره رسیدم کره نفس عمیقی کشیدم و هوای کشور مورد علاقم رو وارد ریه هام کردم و همین که پام رو بیرون از پله ها گذاشتم صدای جیغ کل سالن فرودگاه رو برداشت فکر نمیکردم که توی کره هم طرفدار داشته باشم اول فکر کردم که شاید به خاطر بقیه اومده باشن اما روی تابلو های فن ها اسم من رو نوشته بود "هی جو" همینکه اومدم پایین کلی خبرنگار ریخت رو سرم و یه سری بادیگارد هم من رو با هر چی بدبختی بود بردن داخل ون چقدر سمجن این خبرنگار ها
حتی بیرون از فرودگاه هم کلی خبرنگار ریخته بود با کلی فن (واقعاً به آرزوم رسیدم؟) اینقدر ادم ریخته بود تو جاده که ادم به زور میتونست حرکت کنه اما خوب بالاخره ازشون گذشتیم و بالاخره! رسیدم به خونه ای که همیشه آرزوم بود داشته باشمش خونه ای بزرگ و ویلایی که بادیگارد دورش جمع شده بود واقعا خوشحال بودم که تونستم به رویام برسم چسایلم رو برداشتم و کلید خونه رو درآوردم و وارد خونه شدم خونه سوت و کور بود و البته زیبا!