رمان دورترین نزدیک
#پارت_۱۲۱
ماهور
توضیحارو ب دریا دادم که صدای ترانه دراومد
_ماهور بیا ناهار دیگ سرد شد که
با اینکه کار داشتم اجبارا رفتم بیرون
+خدایااا! ترانه آرامش ندارم از دستت
_عجب مگه بده میگم بیا ناهار بخور
+می بینی کلی کار دارم اونوق پاشدم اومدم اینجا،اینجام نمیزاری ب کارام برسم
_من مجبورت کردم؟! تو محض رضای خدا کاری نمیکنی عزیزم ماهور سپهری تا چیزی به نفعش نباشه انجامش نمیده الان داری منت میزاری سرم!؟
+چی میگی تو چه منت گذاشتنی، میگم یکم درک داشته باش کار دارم میام خب چه فرقی میکنه برات تو بشین ناهارتو بخور
_اره دیگه تو هیچی نمیفهمی اصا اشتباه از منه تویی ک کسی برات مهم نیستو آدم حساب میکنم هرکاری دلت میخاد بکن به من چه من چرا بفکرتم اه
+اره برام مهم نیست که الان اینجام نه؟! اینهمه اصرار با بچه ها نرفتم ملیسا کلی بهم گفت باهاشون نرفتم بعد من مهم نیس برام ن؟
_نخیر تو خوبی فقط!تو هنوزم همون ادمی هستی که هرکی دورت باشه وقتی به کارت بیاد فقط میخوایش و گرنه هیچکی تو دایره دید تو ادم نیست هیچکی اندازه خودت مهم نیست هیچکی نمیتونه بیشتر از حد خاصی باشه برات و هیچوقت نمی بینی اطرافیانتو،هیچوقت
تو هیچوقت نخواستی یکم عادی برخورد کنی با مسائل همیشه توگارد دفاعی خودتیو فکر میکنی همه بدن
+هه مسخره س من فقط وقتی ب کارم بیان اطرافیانمو میخام؟! من منت میزارم؟اره منهمون ادم خودخواه مغرور و از خودراضیم که فقط خودمو دوسدارم و بس! من اگه بخوام حرف بزنم تهش اونی ک محکوم به سکوت میشه تویی
ترانه
گوشیشو از رو میز برداشتو رفت بیرون!
بیا ترانه چیکار کردی! هووف
عصبانی هرچی رو میز بودو انداختم که شیشه ها خورد شد حوصله نداشتم جمعش کنم زدم بیرون از اشپزخونه ک یهو پام سوخت و درد بدی پیچید کف پام لعنت بهت ترانه! رفتم بیرون زخم پامو بتادین زدمو خودمو انداختم رو تخت گور بابای همه چی اصا! چیه مث بچه هاقهر میکنه!
البته بخاطر این رف ک چیزی نگه بعدش ب من بربخوره !
بیخود کرد بازم اصا!
دوساعتی گذشتو این نیومد!
چرا یعنی کجاست خوبه حالش؟!
هووف نه با این هیچیش نمیشه هر بلایی هس سر من میاد
خودش میاد خو تا یکی دوساعت دیگه!
ساعت 5 شدو هنو نیومده بود
پکر رفتم حموم با حوله اومدم بیرون حالا چیکارش کنم
رفتم لباس بپوشم چشمم خورد به تاپو دامنی ک برامنو ملیس خریده بود پوشیدمش ی نگا ب خودم انداختم چ خوشگله! یه تاپه کوتاه تا بالای ناف و ی دامن عروسکی کوتاه ستش چ جیگر شدم ! الان یه ارایشم باشه تکمیله! موهامو خشک کردمو بالا بستم
هووف ساعت ۷ شد این نیومد!
نفسمو دادم بیرون و گوشیمو برداشتم بهش زنگ زدم تا چن بار جواب نداد منم هی گرفتمش تا برداشت
اون ک سکوت
_ چیزه میگم بیا شام اشتی کنون بدم بت...
#دورترین_نزدیک
چطوره؟!
#پست_جدید #خاص #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #زیبا #تکست_خاص #دخترونه #خاصترین #عاشقانه
ماهور
توضیحارو ب دریا دادم که صدای ترانه دراومد
_ماهور بیا ناهار دیگ سرد شد که
با اینکه کار داشتم اجبارا رفتم بیرون
+خدایااا! ترانه آرامش ندارم از دستت
_عجب مگه بده میگم بیا ناهار بخور
+می بینی کلی کار دارم اونوق پاشدم اومدم اینجا،اینجام نمیزاری ب کارام برسم
_من مجبورت کردم؟! تو محض رضای خدا کاری نمیکنی عزیزم ماهور سپهری تا چیزی به نفعش نباشه انجامش نمیده الان داری منت میزاری سرم!؟
+چی میگی تو چه منت گذاشتنی، میگم یکم درک داشته باش کار دارم میام خب چه فرقی میکنه برات تو بشین ناهارتو بخور
_اره دیگه تو هیچی نمیفهمی اصا اشتباه از منه تویی ک کسی برات مهم نیستو آدم حساب میکنم هرکاری دلت میخاد بکن به من چه من چرا بفکرتم اه
+اره برام مهم نیست که الان اینجام نه؟! اینهمه اصرار با بچه ها نرفتم ملیسا کلی بهم گفت باهاشون نرفتم بعد من مهم نیس برام ن؟
_نخیر تو خوبی فقط!تو هنوزم همون ادمی هستی که هرکی دورت باشه وقتی به کارت بیاد فقط میخوایش و گرنه هیچکی تو دایره دید تو ادم نیست هیچکی اندازه خودت مهم نیست هیچکی نمیتونه بیشتر از حد خاصی باشه برات و هیچوقت نمی بینی اطرافیانتو،هیچوقت
تو هیچوقت نخواستی یکم عادی برخورد کنی با مسائل همیشه توگارد دفاعی خودتیو فکر میکنی همه بدن
+هه مسخره س من فقط وقتی ب کارم بیان اطرافیانمو میخام؟! من منت میزارم؟اره منهمون ادم خودخواه مغرور و از خودراضیم که فقط خودمو دوسدارم و بس! من اگه بخوام حرف بزنم تهش اونی ک محکوم به سکوت میشه تویی
ترانه
گوشیشو از رو میز برداشتو رفت بیرون!
بیا ترانه چیکار کردی! هووف
عصبانی هرچی رو میز بودو انداختم که شیشه ها خورد شد حوصله نداشتم جمعش کنم زدم بیرون از اشپزخونه ک یهو پام سوخت و درد بدی پیچید کف پام لعنت بهت ترانه! رفتم بیرون زخم پامو بتادین زدمو خودمو انداختم رو تخت گور بابای همه چی اصا! چیه مث بچه هاقهر میکنه!
البته بخاطر این رف ک چیزی نگه بعدش ب من بربخوره !
بیخود کرد بازم اصا!
دوساعتی گذشتو این نیومد!
چرا یعنی کجاست خوبه حالش؟!
هووف نه با این هیچیش نمیشه هر بلایی هس سر من میاد
خودش میاد خو تا یکی دوساعت دیگه!
ساعت 5 شدو هنو نیومده بود
پکر رفتم حموم با حوله اومدم بیرون حالا چیکارش کنم
رفتم لباس بپوشم چشمم خورد به تاپو دامنی ک برامنو ملیس خریده بود پوشیدمش ی نگا ب خودم انداختم چ خوشگله! یه تاپه کوتاه تا بالای ناف و ی دامن عروسکی کوتاه ستش چ جیگر شدم ! الان یه ارایشم باشه تکمیله! موهامو خشک کردمو بالا بستم
هووف ساعت ۷ شد این نیومد!
نفسمو دادم بیرون و گوشیمو برداشتم بهش زنگ زدم تا چن بار جواب نداد منم هی گرفتمش تا برداشت
اون ک سکوت
_ چیزه میگم بیا شام اشتی کنون بدم بت...
#دورترین_نزدیک
چطوره؟!
#پست_جدید #خاص #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #زیبا #تکست_خاص #دخترونه #خاصترین #عاشقانه
۲۱.۷k
۲۵ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.