p10 :
p10 :
ویو ا/ت :
+ تهیونگ من ...
+ یهو با باز شدن در حرفم نصفه موند و تهیونگ همینطوری داشت نگام میکرد تعجب کرده بودم که مامانم نمیتونست ببینتش
م ا/ت : ا/ت مامانی بعد از ظهر بریم خرید کنیم؟؟؟
+ اووم نه مامان حوصله ندارم
م ا/ت : وا دلمو میشکنیا بیا بریم دنیل هم قراره بیاد
+ دنیل؟؟؟؟؟؟
م ا/ت : آره قراره شب بریم شام بیرون با خانوادش
+ آخ جووون ( گایز ا/ت روی دنیل کراشه ولی عاشق تهیونگه )
م ا/ت : پس حاضر شو بریم لباس شیک بخریم
+ حله مامانی
م ا/ت : تا یه ساعت دیگه حاضر باش قشنگم
+ چشم مامانی
+ مامانم رفتو و رو به قیافه تهیونگ کردم از شدت عصبانیت صورتش قرمز شده بود
+ چ شده ته...
_ دنیل کدوووم خریهههه ( عربده )
+ با دادش لرزی به تنم وارد شد و با چشای بغض آلود بهش گفتم
+ ه..ه..هیچ ک..ک..کس
_ ا/ت روی اعصابم نروو
+ ک..کراش...شمه
_ چی ؟ ( تعجب )
+ من رو دنیل کراشم ولی من تورو
_ خفهههه شوووووو ( عربده )
+ شروع کردن گریه کردن
_ اون صدای گوهتو ببند گریه نکن
+ هق...هق...
_ میگمممم خفهههه شوووووو ( داد )
+ با دادش گریمو تو گلوم نگه داشتم و دیگه گریه نکردم
_ میکشمش
+ چ..چی؟
_ دنیل و میکشم
+ نههه لطفا این کارو نکن ازت خواهش میکنم ( گریه )
_ خودم ادمت میکنم
+ یهو دیدم محو شد و منم شروع کردن گریه کردن آروم( گاو همه آرزوشونه جای تو باشن )
+ بعد ۲۰ مین رفتم سریع یه دوش گرفتم و لباس پوشیدم یه آرایش ملایم کردم و رفتم با مامانم سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت پاساژ...
* ویو پاساژ
+ رسیدیم پاساژ و من داخل شدم از پله ها داشتم میرفتم بالا که یهو مامانم گفت
م ا/ت : ا/ت دخترم همینجا وایسا ملیس و دیدم الان میام ( ملیس دوست صمیمی مامان ا/ت )
+ باشه مامان منم میرم یکم مغازه هارو ببینم
م ا/ت : باشه مواظب باش...
....
خب شرطا :
۲۰ لایک
۱۰ کامنت
گفتم یکم کم لایک کنین ( میبینی چه ادمین خوبی دارین )
🗿💦🍷
ویو ا/ت :
+ تهیونگ من ...
+ یهو با باز شدن در حرفم نصفه موند و تهیونگ همینطوری داشت نگام میکرد تعجب کرده بودم که مامانم نمیتونست ببینتش
م ا/ت : ا/ت مامانی بعد از ظهر بریم خرید کنیم؟؟؟
+ اووم نه مامان حوصله ندارم
م ا/ت : وا دلمو میشکنیا بیا بریم دنیل هم قراره بیاد
+ دنیل؟؟؟؟؟؟
م ا/ت : آره قراره شب بریم شام بیرون با خانوادش
+ آخ جووون ( گایز ا/ت روی دنیل کراشه ولی عاشق تهیونگه )
م ا/ت : پس حاضر شو بریم لباس شیک بخریم
+ حله مامانی
م ا/ت : تا یه ساعت دیگه حاضر باش قشنگم
+ چشم مامانی
+ مامانم رفتو و رو به قیافه تهیونگ کردم از شدت عصبانیت صورتش قرمز شده بود
+ چ شده ته...
_ دنیل کدوووم خریهههه ( عربده )
+ با دادش لرزی به تنم وارد شد و با چشای بغض آلود بهش گفتم
+ ه..ه..هیچ ک..ک..کس
_ ا/ت روی اعصابم نروو
+ ک..کراش...شمه
_ چی ؟ ( تعجب )
+ من رو دنیل کراشم ولی من تورو
_ خفهههه شوووووو ( عربده )
+ شروع کردن گریه کردن
_ اون صدای گوهتو ببند گریه نکن
+ هق...هق...
_ میگمممم خفهههه شوووووو ( داد )
+ با دادش گریمو تو گلوم نگه داشتم و دیگه گریه نکردم
_ میکشمش
+ چ..چی؟
_ دنیل و میکشم
+ نههه لطفا این کارو نکن ازت خواهش میکنم ( گریه )
_ خودم ادمت میکنم
+ یهو دیدم محو شد و منم شروع کردن گریه کردن آروم( گاو همه آرزوشونه جای تو باشن )
+ بعد ۲۰ مین رفتم سریع یه دوش گرفتم و لباس پوشیدم یه آرایش ملایم کردم و رفتم با مامانم سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت پاساژ...
* ویو پاساژ
+ رسیدیم پاساژ و من داخل شدم از پله ها داشتم میرفتم بالا که یهو مامانم گفت
م ا/ت : ا/ت دخترم همینجا وایسا ملیس و دیدم الان میام ( ملیس دوست صمیمی مامان ا/ت )
+ باشه مامان منم میرم یکم مغازه هارو ببینم
م ا/ت : باشه مواظب باش...
....
خب شرطا :
۲۰ لایک
۱۰ کامنت
گفتم یکم کم لایک کنین ( میبینی چه ادمین خوبی دارین )
🗿💦🍷
۲۴.۷k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.