فیک

#فیک
روز برفی...
پارت۵
ا.ت:چیییییی(با داد)نگو...که ما‌‌....ما تو آینده هستیم
جیمین:آفرین چه باهوشی (لب خند)
ا.ت:(لپ هاش سرخ شد)
جیمین :خجالت نکش ا.ت اینجا یه جای جدیده و بهتره بریم یه لباس درست حسابی برات بگیریم
ا.ت:خب‌‌....باشه
جین:ور ور ور بیاین دیگه
ویو ا.ت
رفتیم تو یه جای خیلی بزرگ جیهوپ گفت هیچی نگم و برم توی یه اتاق منم رفتم
جیمین بهم یه لباس داد و گفت بپوشم
منم پوشیدم و رفتم بیرون خیلی لباس عجیبی بودش ولی قشنگ بود (اسلاید دوم)
ویو جیمین
ا.ت با اون لباسی که بهش داده بودم اومد بیرون زیبا شده بودش
جیمین:چه بهت میاد
ا.ت:اصلا باهاش راحت نیستم
جونکوک: به درک بیاین دیگه بریم
ا.ت: جونکوکااااا خیلی بدی
منم دست ا.ت رو گرفتم و بردمش بیرون از لباس فروشی شوگا لباس رو حساب کرد و رفتیم خونه ی تهیونگ
پرش زمانی به خونه تهیونگ
ا.ت:چه قدر بزرگه
ادامه دارد....
امشب پارت بعدی گذاشته میشه لایک یادت نره❤️😘
دیدگاه ها (۰)

#فیکروز برفیپارت۶تهیونگ: زود باشین بیاین داخل دیگههمه:اوکی(ب...

🗣️:فقط ۱۵ ثانیه به مرگت مونده آخرین حرفی که داری رو بزن...

#فیکروز برفی پارت ۴رفتیم یه مغازه جین:لعنت بهت ا.ت کجای تربی...

بخاطر یلدا که گذشت پارت چهار روز برفی نوشته می شود روز برفی....

فیک به من نگاه کن اسممو صدا کن پارت (۶)

پارت ۷۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۰ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط