فیک

#فیک
روز برفی
پارت ۴
رفتیم یه مغازه
جین:لعنت بهت ا.ت کجای تربیت تو من اشتباه کردم آخه
ا.ت:😑😑
شوگا:الان اگه بخوایم ا.ت رو برگردونیم وقتمن تموم شده
جیهوپ:امممم....نامجون چیکار کنیم؟
نامجون:شوگا درست میگه وقت زیادی نداریم پس مجبوریم ا.ت رو ببریم
جیمین:چییییی!اما نمیشه که
جونکوک:ولی اون تاحالا نرفته اونجا!
تهیونگ :بازدید کننده کشف کننده است سختی از بزرگان
ا.ت:هننننن......چیمیگیننننننن!!؟؟؟
همه :🤦🏻‍♀️جان جدت نپرس
جین:ورد واید هند سام اعلان میکنه سریع تر بریم وگرنه....
جیمین:وگرنه دروازه بسته میشههههه!
دروازه در حال بسته شدن بود
همه سریع رفتن به سمت دروازه ورودی
ا.ت هنوز نمی دونست چیکار کنه که جیمین بقلش کرد و بردش به سمت دروازه
ویو ا.ت
بقل جیمین خیلی حس خوبی داده بود بهم دوست داشتم تا آخر عمرم بقلش بمونم
که یهو منو گذاشت زمین چشمام رو باز کردم دستم رو جلوی صورتم گرفتم که جلوی نور آفتاب رو بگیره
چشمام رو کم کم باز کردم و بعد از اون یه جای جدید رو دیدم اونجا مردم زیادی بودش تعجب کرده بودم
ا.ت:جی..جی...جیم..جیمین...ما....ما..کجاییم
جیمین:بهتره بپرسی در چه سالی (نیش خند)
ا.ت:منظورت اینکه که ما به.........
این داستان ادامه داره........
حمایت ها کم (به همین دلیل جایی کات شد که تعجب انگیز بود 😁😁)
شرط پارت بعد ۱۰ لایک
دیدگاه ها (۵)

#فیکروز برفی...پارت۵ا.ت:چیییییی(با داد)نگو...که ما‌‌....ما ت...

#فیکروز برفیپارت۶تهیونگ: زود باشین بیاین داخل دیگههمه:اوکی(ب...

بخاطر یلدا که گذشت پارت چهار روز برفی نوشته می شود روز برفی....

تفاوت تمرین هوپی و مین یونگی😂😂

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۶

"سرنوشت "p,30...۱۰ مین بعد ....ماشین جیهوپ جلوی کلبه ی چوبی ...

پارت ۴۰ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط